غزل شمارهٔ ۱۹۱۰
تو هر جزو جهان را بر گذر بین
تو هر یک را رسیده از سفر بین
تو هر یک را به طمع روزی خود
به پیش شاه خود بنهاده سر بین
مثال اختران از بهر تابش
فتاده عاجز اندر پای خور بین
مثال سیلها در جستن آب
به سوی بحرشان زیر و زبر بین
برای هر یکی از مطبخ شاه
به قدر او تو خوان معتبر بین
به پیش جام بحرآشام ایشان
تو دریای جهان را مختصر بین
وانها را که روزی روی شاه است
ز حسن شه دهانش پرشکر بین
به چشم شمس تبریزی تو بنگر
یکی دریای دیگر پرگهر بین
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو هر جزو جهان را بر گذر بین
تو هر یک را رسیده از سفر بین
هوش مصنوعی: هر بخشی از جهان را مشاهده کن و هر یک را به عنوان بخشی از سفر زندگی خود در نظر بگیر.
تو هر یک را به طمع روزی خود
به پیش شاه خود بنهاده سر بین
هوش مصنوعی: هر یک از آنها را به امید کسب روزی خود پیششاه گذاشتهای.
مثال اختران از بهر تابش
فتاده عاجز اندر پای خور بین
هوش مصنوعی: ستارگان به خاطر درخشش خود، در برابر نور خورشید ناتوان و درمانده شدهاند.
مثال سیلها در جستن آب
به سوی بحرشان زیر و زبر بین
هوش مصنوعی: مانند سیلابها که به سمت دریا میروند، در جستجوی آب، در حرکت و جنب و جوش هستند.
برای هر یکی از مطبخ شاه
به قدر او تو خوان معتبر بین
هوش مصنوعی: برای هر کسی در آشپزخانهٔ پادشاه به اندازهٔ مقامش، سفرهای معتبر برپا میشود.
به پیش جام بحرآشام ایشان
تو دریای جهان را مختصر بین
هوش مصنوعی: به جلو جام این کسان، تو دریای جهان را کوچک ببین.
وانها را که روزی روی شاه است
ز حسن شه دهانش پرشکر بین
هوش مصنوعی: و کسانی را که روزی بر روی تخت سلطنت نشسته بودند، به یاد بیاور که به خاطر زیبایی و حسن صورتشان، زبانشان پر از شیرینی و گنجایش محبت است.
به چشم شمس تبریزی تو بنگر
یکی دریای دیگر پرگهر بین
هوش مصنوعی: به چشمان شمس تبریزی نگاه کن، به عمق آن مثل دریا گنجینهای پر از گوهرها وجود دارد.