غزل شمارهٔ ۱۸۹۶
نشاید از تو چندین جور کردن
نشاید خون مظلومان به گردن
مرا بهر تو باید زندگانی
وگر نی سهل دارم جان سپردن
از آن روزی که نام تو شنیدم
شدم عاجز من از شبها شمردن
روا باشد که از چون تو کریمی
نصیب من بود افسوس خوردن
خداوندا از آن خوشتر چه باشد
بدیدن روی تو پیش تو مردن
مثال شمع شد خونم در آتش
ز دل جوشیدن و بر رخ فسردن
در این زندان مرا کند است دندان
از این صبر و از این دندان فشردن
از این خانه شدم من سیر وقت است
به بام آسمانها رخت بردن
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نشاید از تو چندین جور کردن
نشاید خون مظلومان به گردن
هوش مصنوعی: نمیتوان به بهانههای مختلف از تو انتظار داشت، زیرا ظلم بر مظلومان هرگز قابل توجیه نیست.
مرا بهر تو باید زندگانی
وگر نی سهل دارم جان سپردن
هوش مصنوعی: برای تو باید زندگی کنم و اگرنه، راحت جان دادن برایم آسان است.
از آن روزی که نام تو شنیدم
شدم عاجز من از شبها شمردن
هوش مصنوعی: از روزی که نام تو را شنیدم، از شبها نمیتوانم شمارش کنم و این برایم سخت شده است.
روا باشد که از چون تو کریمی
نصیب من بود افسوس خوردن
هوش مصنوعی: جای شگفتی ندارد که من از نیات نیک تو بهرهمند شدهام و تنها برای این موضوع افسوس میخورم.
خداوندا از آن خوشتر چه باشد
بدیدن روی تو پیش تو مردن
هوش مصنوعی: پروردگارا، چه چیزی میتواند خوشتر از این باشد که دیدن روی تو را قبل از مرگ تجربه کنم؟
مثال شمع شد خونم در آتش
ز دل جوشیدن و بر رخ فسردن
هوش مصنوعی: خون من مانند شمع در آتش میسوزد، زیرا دل من به شدت جوشیده و به صورت اندوه بر چهرهام نشسته است.
در این زندان مرا کند است دندان
از این صبر و از این دندان فشردن
هوش مصنوعی: در این زندان، من احساس میکنم که صبرم رو به پایان است و از شدت ناامیدی، دندانهایم را به هم میفشارم.
از این خانه شدم من سیر وقت است
به بام آسمانها رخت بردن
هوش مصنوعی: من از این خانه خسته شدهام و اکنون زمان آن رسیده که به آسمانها بروم.