غزل شمارهٔ ۱۸۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
از غزلهای ابتدایی و صوفی مسلک پیش از ملاقات شمس در رده غزلهای عرفان کلاسیک
و بسیار متفاوت با غزل:
این جا کسی است پنهان دامان من گرفته
خود را سپس کشیده پیشان من گرفته
جلال دین نیز مانند شهاب دین به پنج حس درونی و پنج حس بیرونی عقیده دارد
پنج حسی که رو به بیرون دارند و پنج حس که روی به درون دارند
آن کس پنهان است اینجا آشکار و پیدا میشود
ساقی غیب بینی پیدا سلام کرده
پیمانه جام کرده پیمان من گرفته
اشراق آن پری که راه حسها را باز و بسته نگاه میدارد جای خود را به شمس میدهد
تبریز شمس دین را بر چرخ جان ببینی
اشراق نور رویش کیهان من گرفته
بیت اخر بجای خون باید چون باشد
برجوشد آن ز چشمه چون برجهیم فردا
در مصرع آخر به جان خون ،چون صحیح تر مینماید. / چنانچه آقای پرویز شهبازی در برنامه گنج حضور چنین قراءت میکند.
وثاق /vosāq/
معنی
1. اتاق؛ خانه: ◻︎ دوش سرمست آمدم به وثاق / با حریفی همه وفا و وفاق (انوری: 269).
2. خیمه؛ سراپرده.
3. مسکن؛ منزل.
فرهنگ فارسی عمید
وِثاق
لغتنامه دهخدا
وثاق . [ وِ ] (ع ، اِ) بند. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). بند و قید. (منتهی الارب ) (آنندراج از منتخب و لطائف و مدار). || گرفتاری . || معسکر و لشکرگاه . || (مص ) مواثقة. عهد و پیمان کردن باهم . (ناظم الاطباء).
بیت۴مُجری:روان شده،جاری
بیت۵مَرعا:چمنزار
بیت۶: اجلا: خالی کردن،در اینجا ظاهراً به معنی صیقل زدن و جلا دادن دل
مُشرٕف:ناظر،مباشر
بیت آخر، غایر:فرو رونده در زمین ،نهان
(برگرفته از نسخه توفیق سبحانی)