گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۷۳

دانی که کجا جویی ما را به گه جستن
در گردش چشم او آن نرگس آبستن
در دل چو خیال او تابد ز جمال او
دل بند بدراند او را نتوان بستن
طفل دل پرسودا آغاز کند غوغا
پستان کریم او آغاز کند جستن
دل ز آتش عشق او آموخت سبک روحی
از سینه بپریدن هر ساعت برجستن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دانی که کجا جویی ما را به گه جستن
در گردش چشم او آن نرگس آبستن
هوش مصنوعی: می‌دانستی که برای یافتن ما باید در کجای زندگیت جستجو کنی؟ آنجا که در دایره‌ی نگاه اوست، مثل گل نرگس که در انتظار به دنیا آمدن است.
در دل چو خیال او تابد ز جمال او
دل بند بدراند او را نتوان بستن
هوش مصنوعی: وقتی که یاد او در دل بیفتد و زیبایی‌اش در ذهن روشن شود، دل را نمی‌توان به آسانی از محبت او دور کرد.
طفل دل پرسودا آغاز کند غوغا
پستان کریم او آغاز کند جستن
هوش مصنوعی: دل کوچک و بی‌خبر از دنیا، شور و هیاهو را آغاز می‌کند و شیر مادری مهربان، او را به جست‌وجو و تلاش وا می‌دارد.
دل ز آتش عشق او آموخت سبک روحی
از سینه بپریدن هر ساعت برجستن
هوش مصنوعی: دل از شعله‌های عشق او آموخته که چگونه روحش را سبک و آزاد کند و هر لحظه از عمق وجودش بلند شود و به پرواز درآید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۷۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/11/14 00:02
همایون

عشق را به زبان‌های گوناگون و با صورت‌های فراوان میتوان تعریف و بیان نمود
عشق دریا است زیرا از هر سو‌ به‌ سوی دیگر راه دارد و از هر معنی‌ که به آن به پردازی به معنی‌ دیگر آن می‌‌رسی
عشق چشمه است همه معنی‌‌های آن همواره می‌‌جوشد و نو می‌‌شود
عشق چون هاله است و همه معنی‌‌ها و صورت‌های معشوق چون ماه را در خود دارد و در خود جای می‌‌دهد و در این حال است که معنی‌‌های وابسته به عشق کارا و واقعی می‌‌شوند و بیرون از این هاله بی‌ معنی‌ اند سو‌‌ها و معنی‌‌ها و صورت‌هایی‌ مانند راستی‌، مستی، تازگی، شادی، بزرگی، جاودانگی، رازامیزی و شیرینی‌
در این غزل زیبا و الماس گونه عشق نیروی بارداری و زایش و پرورش در هستی‌ است
زایشی ویژه که محل بارداری آن دل‌ است که با خیالی می‌‌تواند آبستن شود و و چون طفلی ظریف غوغا به پا می‌‌کند و چون پستانی کریم و بخشنده شیر می‌‌دهد و چون آتش سبک می‌‌شود به بالا می‌‌رود و به رخس در می‌‌آید و راز تپیدن قلب‌ها و پرواز به دنیای بیرون از سینه تنگ در همین ویژگی‌ عشق نهفته است و هر که به چشم عاشق که آبستن عشق است و منتظر فرزندی نو است نگاه کند عشق را می‌‌بیند
آن چه را که هیچ بندی نمی پذیرد و چون صیادی ماهر و چیره دست همه را شکار می‌‌کند و به جایی‌ که خود می‌‌خواهد می‌‌برد و صفاتی که خود می‌‌خواهد می‌‌دهد اینگونه باید جست