امکانی د یگر برای بیت شماره‌ 4

ای شیخ پر از دعوی وی صورت بی‌ماوی

من یک مصرع دیگه از این شعر شنیدم:
«زرین تره کو بر خوان»

به نظر می آید که این غزل استقبال از "هان ای دل عبرت بین" خاقانی است که شامل این بیت است:
پرویز به هر خوانی زرین تره گستردی
زرین تره کو بر خوان، رو کم ترکوا بر خوان

غزلی بیرون از دنیای عشق برای آنان که در فضای خارج عشق هستند و به دارایی‌ها و قدرت خود می‌‌نازند و با پورشک و بنزک خود مغرور اند و اینکه خانه‌ای و باغ بزرگی دارند که روزی همه را ترک خواهند کرد بی‌ آنکه به کسی‌ بخشیده باشند برای ارث خواران بر جای خواهند گذارد
جای افسوس دارد که دنیا و امکانی عظیم برای پخته شدن و شیرین شدن خود را از دست می‌‌دهند و قدر آن‌ را نمی دانند و به راز‌های بزرگ آن پی‌ نمی برند به ویژه که درویشی قلندر و پیری روشن چون شمس و مربی تیز بین و معلمی کار شناس و هنرمندی یگانه و دوستی‌ بی‌ مانند چون جلال دین پیش روی آنان است که عشق و راز‌های آن را به خوبی‌ می‌‌گشاید و شراب جاودانگی و می‌‌ راستی‌ و شادی را در جام همگان می‌‌ریزد
و از اینکه افرادی در غم بی‌ هوده و کینه بی‌ مورد و ستم به دیگران از روی حرص و طمع به سر می‌‌برند نیز در رنج است و در پی‌ رهایی آنان نیز بر می‌‌آید

میشه لطفا یکی بیت به بیت معنی کنه کلمات سخت و کل معنی لغوی هر جمله بدون تفسیر؟ مرسی

سلام و خسته نباشید.
عبارت رو کم ترکوا برخوان به چه معناست؟

برهان الدین عزیز
آیه ی قرآن است
کم ترکوا من جنات و عیون
(سرانجام همگی نابود شدند و) چه بسیار باغها و چشمه‏ ها که از خود به جای گذاشتند،
خاقانی در قصیده ی ایوان مدائن آورده ،
کسری و ترنج زر، پرویز و به زرین
بر باد شده یکسر، با خاک شده یکسان
پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
کردی ز بساط زر زرین تره را بُستان
پرویز کنون گم شد، زان گمشده کمتر گو
زرین تره کو برخوان؟ روکم ترکوا برخوان
گفتی که کجار رفتند آن تاجوران اینک
ز ایشان شکم خاک است آبستن جاویدان
سعد ، پس از تسخیر بیستون ، به کاخ خسروان درآمد، به جای سپاسگزاری پیروزی هشت رکعت نماز گزارد و آیه کم ترکوا من جنات و عیون برخواند.
سلمان فارسی به دستور عمر ابن خطاب فرماندار تیسفون شد