گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۵۱

نشانی‌هاست در چشمش نشانش کن نشانش کن
ز من بشنو که وقت آمد کشانش کن کشانش کن
برآمد آفتاب جان فزون از مشرق و مغرب
بیا ای حاسد ار مردی نهانش کن نهانش کن
از این نکته منم در خون خدا داند که چونم چون
بیا ای جان روزافزون بیانش کن بیانش کن
بیانش کرده گیر ای جان نه آن دریاست وان مرجان
نیارامد به شرحش جان عیانش کن عیانش کن
عیانش بود ما آمد زیانش سود ما آمد
اگر تو سود جان خواهی زیانش کن زیانش کن
یکی جان خواهد آن دریا همه آتش نهنگ آسا
اگر داری چنین جانی روانش کن روانش کن
هر آن کو بحربین باشد فلک پیشش زمین باشد
هر آن کو نی چنین باشد چنانش کن چنانش کن
برون جه از جهان زوتر درآ در بحر پرگوهر
جهنده‌ست این جهان بنگر جهانش کن جهانش کن
اگر خواهی که بگریزی ز شاه شمس تبریزی
مپران تیر دعوی را کمانش کن کمانش کن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نشانی‌هاست در چشمش نشانش کن نشانش کن
ز من بشنو که وقت آمد کشانش کن کشانش کن
هوش مصنوعی: در چشم او نشانه‌هایی وجود دارد، آنها را به او نشان بده. از من بشنو که وقتی زمانش رسید، او را جذب و به سمت خود بکش.
برآمد آفتاب جان فزون از مشرق و مغرب
بیا ای حاسد ار مردی نهانش کن نهانش کن
هوش مصنوعی: خورشید جان از شرق و غرب طلوع کرده است. ای حسود، اگر مردی، او را پنهان کن!
از این نکته منم در خون خدا داند که چونم چون
بیا ای جان روزافزون بیانش کن بیانش کن
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من در دنیای خود به حدی غرق شده‌ام که تنها خداوند می‌تواند حال من را بداند. به همین خاطر از تو می‌خواهم که ای عزیز، در مورد این وضعیت و احساساتم بیشتر صحبت کنی و آن را بیان کنی.
بیانش کرده گیر ای جان نه آن دریاست وان مرجان
نیارامد به شرحش جان عیانش کن عیانش کن
هوش مصنوعی: ای جان، بگو که آنچه را در دل داری بیان کن، نه آن دریاست و نه آن مرجان. برای تو ممکن است دشوار باشد که به وضوح توضیح بدهی، اما خود را نشان بده و حقیقت را آشکار کن.
عیانش بود ما آمد زیانش سود ما آمد
اگر تو سود جان خواهی زیانش کن زیانش کن
هوش مصنوعی: آشکار است که ما به خاطر زیان او به نفع خود آمده‌ایم. اگر به دنبال سود جان خود هستی، باید از او زیان ببینی.
یکی جان خواهد آن دریا همه آتش نهنگ آسا
اگر داری چنین جانی روانش کن روانش کن
هوش مصنوعی: کسی که می‌خواهد به عمق احساسات و عواطف برسد، باید شجاعت و قدرتی مانند آتش نهنگ را در خود داشته باشد. اگر چنین روحیه‌ای داری، باید آن را آزاد کنی و прояв کنی.
هر آن کو بحربین باشد فلک پیشش زمین باشد
هر آن کو نی چنین باشد چنانش کن چنانش کن
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیای پرهیاهو و مشکلات زندگی، افکار و اندیشه‌های بزرگ داشته باشد، زمین برای او همچون آسمان است و او می‌تواند به اوج برسد. اما اگر کسی نتواند به چنین درکی برسد، باید تلاش کند تا به آن حالت و سطح فکری برسد.
برون جه از جهان زوتر درآ در بحر پرگوهر
جهنده‌ست این جهان بنگر جهانش کن جهانش کن
هوش مصنوعی: از این دنیا خارج شو و به سرعت وارد جهانی دیگر شو، زیرا این جهان همچون دریایی پر از گوهر است. به آن جهان بنگر و خود را در آن غرق کن.
اگر خواهی که بگریزی ز شاه شمس تبریزی
مپران تیر دعوی را کمانش کن کمانش کن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از شاه شمس تبریزی دوری کنی، نباید تیر ادعایت را رها کنی، بلکه باید آن را با کمانش بکشی و به سوی او بیندازی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۵۱ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/11/12 12:02
رسول

استاد شجریان یا گروه شهنار اجرا کردهاند ارزوی سلا متی را برایشان دارم

1395/12/01 21:03
عرفان (خ‍ سرو) حیدری

استاد شجریان این شعر رو در کنسرت لندن به زیبایی هرچه تمام تر با صدای بهشتیشون خوندند