غزل شمارهٔ ۱۸۴۹
چرا کوشد مسلمان در مسلمان را فریبیدن
بسی صنعت نمیباید پریشان را فریبیدن
بدریدی همه هامون ز نقش لیلی و مجنون
ولی چشمش نمیخواهد گران جان را فریبیدن
نمیآید دریغ او را چو دریا گوهرافشانی
ولیکن تو روا داری بدین آن را فریبیدن
معلم خانه چشمش چه رسم آورد در عالم
که طمع افتاد موران را سلیمان را فریبیدن
دلم بدرید ز اندیشه شکسته گشته چون شیشه
که عقل از چه طمع دارد نهان دان را فریبیدن
برآمد عالم از صیقل چو جندرخانه شد گیتی
که بشنیدند کو خواهد ملیحان را فریبیدن
هر اندیشه که برجوشد روان گردد پی صیدی
نمکها را هوس چه بود نمکدان را فریبیدن
پلیدی را بیاموزد بر آب پاک افزودن
کلیدی را بیاموزد کلیدان را فریبیدن
چو لونالون می داند شکنجه کردن آن قاهر
چه رغبت دارد آن آتش سپندان را فریبیدن
غزل شمارهٔ ۱۸۴۸: چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردنغزل شمارهٔ ۱۸۵۰: چراغ عالم افروزم نمیتابد چنین روشن
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چرا کوشد مسلمان در مسلمان را فریبیدن
بسی صنعت نمیباید پریشان را فریبیدن
هوش مصنوعی: چرا مسلمان باید تلاش کند تا دیگر مسلمانان را فریب دهد؟ فریب دادن کسی که پریشان است، کار دشواری نیست و نیازی به بکار بردن ترفندهای پیچیده ندارد.
بدریدی همه هامون ز نقش لیلی و مجنون
ولی چشمش نمیخواهد گران جان را فریبیدن
هوش مصنوعی: همه محتوای زیبای خود را به خاطر تصویر لیلی و مجنون از دست دادی، اما او نمیخواهد جان گرانبها را به فریب بیندازد.
نمیآید دریغ او را چو دریا گوهرافشانی
ولیکن تو روا داری بدین آن را فریبیدن
هوش مصنوعی: او مانند دریا که گوهرها را پراکنده میکند، هیچ احساس پشیمانی ندارد؛ اما تو اجازه میدهی که به خاطر این موضوع فریب بخوری.
معلم خانه چشمش چه رسم آورد در عالم
که طمع افتاد موران را سلیمان را فریبیدن
هوش مصنوعی: معلم با نگاهش چه جادویی در دنیا ایجاد کرده که مورچهها را به طمع میاندازد و حتی سلیمان را هم میتواند فریب دهد.
دلم بدرید ز اندیشه شکسته گشته چون شیشه
که عقل از چه طمع دارد نهان دان را فریبیدن
هوش مصنوعی: دل من به خاطر اندیشههایی که به هم ریخته و شکسته شده، دچار درد و رنج است. عقل در چه چیزی دنبال طمع و خواسته است، وقتی که دروغ و فریب در پس پرده نهان است؟
برآمد عالم از صیقل چو جندرخانه شد گیتی
که بشنیدند کو خواهد ملیحان را فریبیدن
هوش مصنوعی: جهان به مانند آینهای صاف و درخشان شده است و وقتی این تغییرات را مشاهده کردند، متوجه شدند که برخی از انسانها به دنبال فریب دادن زیباییها هستند.
هر اندیشه که برجوشد روان گردد پی صیدی
نمکها را هوس چه بود نمکدان را فریبیدن
هوش مصنوعی: هر فکری که به ذهن میرسد، به سرعت به دنبال فرصتی برای شکار میگردد. در اینجا، چرا باید نمکدان را فریب دهیم؟
پلیدی را بیاموزد بر آب پاک افزودن
کلیدی را بیاموزد کلیدان را فریبیدن
هوش مصنوعی: آموزش دادن به پلیدی، مانند این است که روی آب زلال چیزی کثیف بریزیم. همچنین، یاد دادن به کلیدها این است که چگونه دیگر کلیدها را فریب دهند.
چو لونالون می داند شکنجه کردن آن قاهر
چه رغبت دارد آن آتش سپندان را فریبیدن
هوش مصنوعی: وقتی که افعی میداند چگونه باید قهرمان را عذاب دهد، آنگاه اشتهای او برای فریب دادن آتش فشان هم بیشتر میشود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۸۴۹ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1402/10/06 05:01
عباس جنت