گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۴۸

چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان به جز بیگانگی کردن
ز هر ذره بیاموزید پیش نور برجستن
ز پروانه بیاموزید آن مردانگی کردن
چو شیر مست بیرون جه نه اول دان و نه آخر
که آید ننگ شیران را ز روبه شانگی کردن
سرافراز است که لیکن نداند ذره باشیدن
چه گویم باز را لیکن کجا پروانگی کردن
به پیش تیر چون اسپر برهنه زخم را جستن
میان کوره با آتش چو زر همخانگی کردن
گر آب جوی شیرین است ولی کو هیبت دریا
کجا فرزین شه بودن کجا فرزانگی کردن
توی پیمانه اسرار گوش و چشم را بربند
نتاند کاسه سوراخ خود پیمانگی کردن
اگر باشد شبی روشن کجا باشد به جای روز
وگر باشد شبه تابان کجا دردانگی کردن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان به جز بیگانگی کردن
هوش مصنوعی: عاشق چه کار دیگری besides از دیوانه‌وار رفتار کردن می‌تواند داشته باشد؟ و ناز و اداهای معشوقان چه معنایی دارد جز این که خود را از دیگران جدا کنند؟
ز هر ذره بیاموزید پیش نور برجستن
ز پروانه بیاموزید آن مردانگی کردن
هوش مصنوعی: از هر ذره‌ای بیاموزید که چگونه در برابر نور بدرخشید و از پروانه یاد بگیرید چگونه مردانه و شجاعانه عمل کنید.
چو شیر مست بیرون جه نه اول دان و نه آخر
که آید ننگ شیران را ز روبه شانگی کردن
هوش مصنوعی: مانند شیری سرمست که از قفس بیرون می‌رود، نه به اولش فکر می‌کند و نه به آخری که عیب و ننگ شیران را به خاطر روبه‌رو شدن با آن بپذیرد.
سرافراز است که لیکن نداند ذره باشیدن
چه گویم باز را لیکن کجا پروانگی کردن
هوش مصنوعی: شخصی که در مقام بلند و برجسته‌ای قرار دارد، اما از حقیقت و واقعیت خود بی‌خبر است، چه می‌تواند بگوید. اما در این بین، به کجا باید بپردازد و چگونه عشق و وابستگی را تجربه کند؟
به پیش تیر چون اسپر برهنه زخم را جستن
میان کوره با آتش چو زر همخانگی کردن
هوش مصنوعی: در برابر تیر، مانند سپر بی‌پوشش، زخم را به جان می‌خرم و در میان آتش، به مانند طلا، به همزیستی ادامه می‌دهم.
گر آب جوی شیرین است ولی کو هیبت دریا
کجا فرزین شه بودن کجا فرزانگی کردن
هوش مصنوعی: اگرچه آب جوی شیرین و گواراست، ولی عظمت دریا و بزرگی آن قابل مقایسه با آن نیست؛ چطور می‌توان به مقام سلطنت رسید، در حالی که هنوز خرد و دانش کافی را نداریم؟
توی پیمانه اسرار گوش و چشم را بربند
نتاند کاسه سوراخ خود پیمانگی کردن
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده است که اگرچه ما در مورد چیزهایی که درون خودمان وجود دارد صحبت می‌کنیم، اما نمی‌توانیم تمام اسرار و رازهای خود را کاملاً پنهان کنیم. به عبارتی، حتی اگر سعی کنیم گوش و چشم خود را ببندیم، نمی‌توانیم واقعیت‌ها و حقیقت‌های درون‌مان را از دیگران مخفی نگه‌داریم.
اگر باشد شبی روشن کجا باشد به جای روز
وگر باشد شبه تابان کجا دردانگی کردن
هوش مصنوعی: اگر شبی روشن باشد، هیچ چیزی نمی‌تواند جای روز را بگیرد و اگر شبی درخشان وجود داشته باشد، نمی‌توان آن را به درمان دچار کرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۴۸ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۸۴۸ به خوانش فاطمه زندی