اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مکن
همچو کسان بیگنه روی به آسمان مکن
هوش مصنوعی: دیشب چه چیزی خوردهای، دلبر؟ راستش را بگو و پنهان نکن، مانند افرادی که بدون گناهاند. به آسمان نگاه نکن.
رو ترش و گران کنی تا سر خود نهان کنی
بار دگر گرفتمت بار دگر همان مکن
هوش مصنوعی: اگر چهرهات را در هم کنی و از من دوری نمایی، بار دیگر تو را به دست میآورم، اما دیگر این کار را نکن.
باده خاص خوردهای جام خلاص خوردهای
بوی شراب می زند لخلخه در دهان مکن
هوش مصنوعی: تو مشغول نوشیدن نوشیدنی خاصی هستی و طعم گس آن هنوز در دهانت حس میشود. برای اینکه چنین احساسی را تجربه میکنی، لحن و رفتار خودت را کنترل کن.
چون سر عشق نیستت عقل مبر ز عاشقان
چشم خمار کم گشا روی به ارغوان مکن
هوش مصنوعی: وقتی که عشق در قلبت نیست، عقل را از عاشقان دور کن و چشم پر از خواب را به آنها نده. روی خود را به گلهای ارغوانی نچرخان.
چون سر صید نیستت دام منه میان ره
چونک گلی نمیدهی جلوه گلستان مکن
هوش مصنوعی: اگر به شکار علاقهمندی نداری، در میانه راه دام نگذار. چون خودت نمیخواهی زیبا و خوشبو باشی، پس جایی را برای زیبایی گلستان آماده نکن.
غم نخورد ز رهزنی آه کسی نگیردش
نیست چنان کسی کی او حکم کند چنان مکن
هوش مصنوعی: غم نخورید، زیرا هیچکس نمیتواند با دل شکست افراد را آزرده کند. چنین شخصی وجود ندارد که بتواند شما را وادار به کاری کند که بر خلاف میل شماست.
خشم گرفت ابلهی رفت ز مجلس شهی
گفت شهش که شاد رو جانب ما روان مکن
هوش مصنوعی: ابلهی که از خشم به تنگ آمده بود، از مجلس پادشاه بیرون رفت و با صدای بلند گفت: "ای پادشاه، خوشحالیات را به سمت ما نیاور، چون ما تحمل این شادی را نداریم."
خشم کسی کند کی او جان و جهان ما بود
خشم مکن تو خویش را مسخره جهان مکن
هوش مصنوعی: اگر کسی که جان و زندگی ماست، عصبانی شود، سبب مشکلات خواهد شد. پس برای خودت خشمگین نشو و دنیا را دست کم نگیر.
بند برید جوی دل آب سمن روا نشد
مشعلههای جان نگر مشغله زبان مکن
هوش مصنوعی: دل مانند جوی آبی است که از بند رهایی یافته و در حال جاری شدن است. گل سمن به دل نمیرسد و شعلههای جان را نادیده نگیر. لذا به مشغلههای زبانی خود دامن نزن و بگذار که دل بیدغدغه بماند.
حاشیه ها
1396/06/19 22:09
اسماعیل اسدی ده میراحمدی
سلام ،چون ک گلی نمیدهی جلوه به بوستان مکن صحیحه
گلستان اشتباهه چون وزن و اهنگ شعر رو میگیره
هرچند خانم شکیلا کارشناس شعر نیستن ولی ایشون هم بوستان میگن ک درسته
«گلستان» گاهی در اشعار با سکون لام و کسرهٔ سین استفاده میشود بنابراین وزن درست است (لغتنامه دهخدا هم به عنوان یکی از تلفظ ها آورده است).
1398/02/25 07:04
سپر انداخته
سلام
در بیت زیر
((رو ترش و گران کنی تا سر خود نهان کنی
بار دگر گرفتمت بار دگر همان مکن))
تا سر خود نهان کنی -حرف اضافه تا وزن رو بهم ریخته .صحیحش اینگونه است ((که سر خود نهان کنی))
رو ترش و گران کنی که سر خود نهان کنی
بار دگر گرفتمت بار دگر همان مکن
من این بیت رو در نسخه چاپی دیدم البته الان دسترسی ندارم که آدرس دقیق بدم
با دوستمون موافقم. به جای کلمه "تا" باید از کلمه "که" استفاده بشه. و در تلفظ کلمه بعدش هم بنظر میاد سَر اشتباهه و باید "سِرّ" به معنی راز تلفظ بشه. به منبعی دسترسی ندارم اما معنا و مفهوم همین رو تایید میکنه. سپاس
باید گلسِتان بخونید تا وزن درست بشه
gol-setaan
کاربرد «تا» در بیتی که دوستان گفتند از نظر وزنی کاملا درست است. مفتعلن مفاعلن ← تا سر خود نهان کنی. همان طور که می بینید، رکن اول در هر نیم مصراع مفتعلن است که هجای اول آن هجای بلند است و «تا» هم هجای بلند هست.