گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۰۳

بخت نگار و چشم من هر دو نخسبد در زمن
ای نقش او شمع جهان ای چشم من او را لگن
چشم و دماغ از عشق تو بی‌خواب و خور پرورده شد
چون سرو و گل هر دو خورند از آب لطفت بی‌دهن
ای کار جان پاک از عبث روزی جان پاک از حدث
هر لحظه زاید صورتی در شهر جان بی‌مرد و زن
هر صورتی به از قمر شیرینتر از شهد و شکر
با صد هزاران کر و فر در خدمت معشوق من
حیران ملک در رویشان آب فلک در جویشان
ای دل چو اندر کویشان مست آمدی دستی بزن
زان ماه روی مه جبین شد چون فلک روی زمین
المستغاث ای مسلمین زین نقش‌های پرفتن

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بخت نگار و چشم من هر دو نخسبد در زمن
ای نقش او شمع جهان ای چشم من او را لگن
هوش مصنوعی: زمانی که بخت و نگاه من آرامش نداشته باشند، تو ای تجسم زیبایی، روشنایی جهان هستی، برای من همچون ظرفی هستی که در آن به جستجوی او می‌پردازم.
چشم و دماغ از عشق تو بی‌خواب و خور پرورده شد
چون سرو و گل هر دو خورند از آب لطفت بی‌دهن
هوش مصنوعی: چشم و بینی من از عشق تو به خواب و خوراک فکر نمی‌کنند و به نوعی نازپرورده شده‌اند. مانند سرو و گل که هر دو از آب لطف تو بهره می‌برند، اما بدون اینکه نیازی به سخن گفتن داشته باشند.
ای کار جان پاک از عبث روزی جان پاک از حدث
هر لحظه زاید صورتی در شهر جان بی‌مرد و زن
هوش مصنوعی: ای کار تو، که جان را از بیهوده‌گی آزاد می‌کند، هر روز سبب می‌شود که جان از هر آلودگی پاک شود. در هر لحظه، شکلی جدید در دنیای جان پدید می‌آید و همگان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، چه مرد و چه زن.
هر صورتی به از قمر شیرینتر از شهد و شکر
با صد هزاران کر و فر در خدمت معشوق من
هوش مصنوعی: هر شکلی از چهره قمر به دلایل زیادی از عسل و شکر شیرین‌تر است و من با تمام وجود و به همراه بسیاری از زیبایی‌ها و جذابیت‌ها در خدمت محبوبم هستم.
حیران ملک در رویشان آب فلک در جویشان
ای دل چو اندر کویشان مست آمدی دستی بزن
هوش مصنوعی: در حیرت و شگفتی از زیبایی آن‌ها هستم، که همچون آب در جوی‌ها روانند. ای دل! وقتی که به محفل آن‌ها قدم گذاشتی، دلی شاد و سرمست داشته باش و دستی دراز کن.
زان ماه روی مه جبین شد چون فلک روی زمین
المستغاث ای مسلمین زین نقش‌های پرفتن
هوش مصنوعی: از آن ماه روی، پیشانی‌اش به زیبایی مانند زمین در آسمان جلوه کرده است. ای مسلمانان، از این نقش‌های فریبنده، کمک می‌طلبم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۰۳ به خوانش عندلیب