گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۷۲

چند گهی فاتحه خوانت کنم
از پس آن شاه جهانت کنم
پیر شدی در غم ما باک نیست
پیر بیا تا که جوانت کنم
هیچ غم جان مخور ار جان برفت
بگلر لشکرگه جانت کنم
آنچ محال است تصور دهم
وجه محالیش بیانت کنم
ره دهمت تا به اصول اصول
راه چه باشد که چنانت کنم
گرچه کلیمی همه در اعتراض
کشف کنم خضر زمانت کنم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند گهی فاتحه خوانت کنم
از پس آن شاه جهانت کنم
هوش مصنوعی: من گاهی در یاد تو دعا می‌کنم و به یاد تو برایت فاتحه می‌خوانم، زیرا تو برای من همچون پادشاهی در جهان هستی.
پیر شدی در غم ما باک نیست
پیر بیا تا که جوانت کنم
هوش مصنوعی: پیر شدی، اما نگران نباش، بیفت به ما. بیا تا من دوباره تو را جوان کنم.
هیچ غم جان مخور ار جان برفت
بگلر لشکرگه جانت کنم
هوش مصنوعی: هیچ ناراحتی نداشته باش اگر جانت از دست رفت، در میدان جنگ برایت جان تازه‌ای می‌آورم.
آنچ محال است تصور دهم
وجه محالیش بیانت کنم
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم چیزهایی را که تصورشان برایم دشوار است به زبان بیاورم.
ره دهمت تا به اصول اصول
راه چه باشد که چنانت کنم
هوش مصنوعی: من تو را به راهی می‌برم که به بنیادها و اصول اصلی برسی. چه راهی وجود دارد که بتوانم به این شکل تو را هدایت کنم؟
گرچه کلیمی همه در اعتراض
کشف کنم خضر زمانت کنم
هوش مصنوعی: اگرچه همه به طور عمومی در حال بیان اعتراضات هستند، من به افرادی چون تو که در زمانه خود راهنمایی می‌کنی، اعتقاد دارم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۷۷۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/03/09 20:06

بگلر. [ ب ِ / ب َ ل َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) بیگلر. امیر و بزرگ را گویند. (آنندراج ). به ترکی امیر و بزرگ را گویند. (غیاث ).

1391/03/09 21:06

گر چه کلیمی همه در اعتراض :
اشاره به داستان خضر و موسی که موسی را سر شاگردی خضر افتاده بود و اعتراض داشت از رفتار استاد خود و همین اعتراض ها سبب افتراقش با خضر شد/
اشاره ظریف و مکنونی هم به ایراد های بنی اسرائیلی دارد

1391/03/09 21:06

تصحیح :
به نظر می رسد گر چه کلیمی باید اینگونه باشد :
گر چو کلیمی همه در اعتراض که معنای درست تری از آن افاده می شود.
اگر همچون کلیم هستی و دایم اعتراض می کنی...

1393/02/04 05:05
بهزاد علوی (باب)

در تایید نکته ای که گشودید... اگر شعر مولانا را با لهجه محلی خودش بخوانیم ... امکانا همان معنای تصحیح گشوده شود
ایکاش هر چه زود تر ممکن میشد که اشعار مولا را با صدای خودش و از دهان خودش می شنیدیم

1397/07/15 17:10
منصور محمدی

گر چه کلیمی همه در اعتراض
کشف کنم خضر زمانت کنم
به نظر من مولانای بزرگ در این شعر حالت انسانها را در مسیر زندگی بیان میکند که انسان از وقت پیدایش الی مرگ در مورد هر چیز در حیرت و در سوال است
تا مرگ به سراغش میاید و چشمش به حقیقت باز میشود