غزل شمارهٔ ۱۷۷۱
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۷۷۱ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۷۷۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۷۷۱ به خوانش نازنین بازیان
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
گمان کنم در آغاز بیت پنجم, به جای "از" باید "در" قرار بگیره. گویا بیشتر این شعر رو اینطور نوشتن, آقای ناظری هم اینطور میخونه, حالا شما نسخه خودتون رو یک بازنگری بفرمایید.
با سپاس...
---
پاسخ: دوستان با نسخهٔ چاپی مقایسه کنند، نتیجه را اطلاع دهند.
با درود و سپاس فراوان
" از طلب گوهر..." مطابق با نسخه اصلی است.
( دیوان شمس، انتشارات امیرکبیر، سال 1341)
بیت هفتم مصرع دوم بجای "آه" باید "وه" قرار بگیرد
مولانا روحت شاد
از این شعر مولوی شور اشتیاق میگرم
با سلام. تا جایی که من برداشت کردم و مطالعه داشتم بیت هفتم در مصراع دوم " اَ ه" باید جایگزین
" آه" شود که نشان کلافگی شاعر است. مرسی
وه خیلی زیباتر میشه
از همایون شجریان عزیز متشکرم که با صدای ملکوتی اش زیبایی این غزل رو دو چندان کرد...
این شعر رو استاد ناظری در آلبوم حیرانی بسیار بی نظیر اجرا کرده اند.
با سلام و ضمن تشکر
به نظر بنده بیت هفتم مصرع دوم به جای (آه) و یا حتی ( آ ه ) اگر ( وه ) قرار بگیره بهتره و موقع خوندن هم راحت تر
با سلام.
به نظر حقیر متن شعر بر اساس تصنیف استاد ناظری در آلبوم حیرانی، رساتر و دقیقتر میباشد. در متن شما ناهمگونیهایی احساس میشود.
مانند بیت دوم که به نظر میرسد به جای" زهره" به کار بردن واژهی" ظهر" معنای بهتری دارد. در واقع "در طلب ظهر رخ ماه رو " هم معنای بهتری داشته و هم آرایهی زیباتری ایجاد میکند.
همچنین به کار بردن واژهی " وه " که شگفتی و حسرت شاعر را میرساند، علاوه بر موزونتر کردن مصرع، مفهومتر است.
با سپاس.
اجرای این غزل توسط استاد علیرضا افتخاری در آواز نوا بسیار زیبا و تاثیرگذار است.
علیرضا افتخاری هم در آلبوم غریبستان در دستگاه نوا و گوشه ی نیشابورک اجرا کردند که بسیار استادانه هست.
این شعر توسط گروه آوان باند در آهنگی به نام گنجور نیز به زیبایی اجرا شده است.
با سلام و بی کران درود و مهر،طبق نسخه چاپی تصحیح و طبع شادروان بدیع الزمان فروزانفر به همین صورت که آمده صحیح است.
از طلب گوهر گویای عشق...
چند دهی وعده ی فردا به من؟
«جمشید پیمان»
شِکوِه کنم از دلِ تو یا دلم
کرد دلت واله و شیدا دلم
غیر تماشای رخ خوب تو
نیست قرارِ دگری با دلم
بی تو چه گویم که دلم چون بوَد
همچو پریشانیِ دریا، دلم
یاد تو و این دلِ دلتنگِ من
نیست دگر جای تمنّا دلم
باغ دلم بی تو ز گُل شد تهی
خشک تر از پهنه ی صحرا دلم
چند نشینم که تو آئی ز در
چند کند خواهش بی جا دلم
کار جنونم چه تماشائی است
شد ز غمت خانه ی سودا دلم*
چشم من و رویِ تو ؟ این آرزوست
گشته پریشیده ی رؤیا دلم
چند دهی وعده ی فردا به من
گو چه کند با غم فردا دلم
*مطلع غزلی از جلال الدین بلخی
د
جناب جمشید پیمان
بسیار عالی بود
نکته سنجی ، روانی و ،،،،
به شما تبریک می گویم
زنده باشید
سلام..
این غزل عشقه
هیچ نمیتوان گفت... مولانا شیرین سخن ترین شاعر است.
هر وقت شعری می خونم و گمان می کنم که شاعرش احتمالا معاصره و بعد می بینم که نه ..شاعرش مولاناست ... چنان مبهوت میشم که حد و اندازه نداره
انگار با زبان آیندگانش آشناتر بوده تا حال و نزدیکانش
1- زهره عروس آسمان شناخته میشده و ظهر ترجیح نداره
2-در مورد زبان شعر:
2-1-از سعدی به بعد زبان فارسی تغییر خاصی نداشته
2-2-مولانا و به طور کلی صوفیه مخابشون رو مردم کوچه و بازار میدونستند برای همین کلا زبان سادهای دارن
بانظراقای جلیل موافقم.بنظرم" آه"صحیح است."وه"واژه تحسین است اما "آه"واژه حسرت وتاسف است.شاعردرجستجوی یارش که سیمایی همچون زهره وماه داردمیباشدوکاملاصحیح است.درخاتمه هزاران درودبراستادمسلم اوای سنتی جناب شهرام ناظری و جناب همایون جان شجریان که اوای روح نوازی دارد.
مولانا در این شعر اعجاز کلام را به حد اکثر رسانده است چنانکه اگر کسی این شعر را بدون دانستن نام شاعر بخواند آن را شاید با غزل یکی از غزل سرایان معاصر اشتباه بگیر از بس نو و فراتر از زبان زمان خود آن را سروده. زبان نوی شعر کمتر از معنای آن ارج ندارد.
از دل تو در دل من نکته هاست ...