غزل شمارهٔ ۱۷۶۲
آمدستیم تا چنان گردیم
که چو خورشید جمله جان گردیم
مونس و یار غمگنان باشیم
گل و گلزار خاکیان گردیم
چند کس را نییم خاص چو زر
بر همه همچو بحر و کان گردیم
جان نماییم جسم عالم را
قره العین دیدگان گردیم
چون زمین نیستیم یغماگاه
ایمن و خوش چو آسمان گردیم
هر کی ترسان بود چو ترسایان
همچو ایمان بر او امان گردیم
هین خمش کن از آن هم افزونیم
که بر الفاظ و بر زبان گردیم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمدستیم تا چنان گردیم
که چو خورشید جمله جان گردیم
هوش مصنوعی: ما آمدهایم تا به درجهای برسیم که مانند خورشید، روشناییبخش و جانافزا برای همه باشیم.
مونس و یار غمگنان باشیم
گل و گلزار خاکیان گردیم
هوش مصنوعی: بیایید کنار هم، همدل و همراز غمگینان باشیم و مانند گل و گلزار به زیبایی و طراوت زندگی خاکیها بپردازیم.
چند کس را نییم خاص چو زر
بر همه همچو بحر و کان گردیم
هوش مصنوعی: اگر به تعداد کمی از افراد خاص نیاز داریم، مانند این است که طلا میان همه افراد توزیع کنیم، باید مانند دریا و معادن غنی شویم.
جان نماییم جسم عالم را
قره العین دیدگان گردیم
هوش مصنوعی: ما روح خود را به نمایش میگذاریم و جسم جهانیان را در چشمهای روشن و دلپذیر خود مینگریم.
چون زمین نیستیم یغماگاه
ایمن و خوش چو آسمان گردیم
هوش مصنوعی: وقتی در این دنیا به جای اینکه به زمین گرایش داشته باشیم، مانند آسمان بیمرز و آزاد خواهیم بود و در این حالت میتوانیم از امن و خوش بودن لذت ببریم.
هر کی ترسان بود چو ترسایان
همچو ایمان بر او امان گردیم
هوش مصنوعی: هر کسی که از چیزی میترسد، مانند افرادی که به ترس خود ایمان دارند، باید به او اطمینان دهیم و به نوعی از او حمایت کنیم.
هین خمش کن از آن هم افزونیم
که بر الفاظ و بر زبان گردیم
هوش مصنوعی: بیا به خود بیا و از بحثهای بیفایده دوری کن، زیرا ما تنها به کلمات و زبان محدود نمیشویم.