غزل شمارهٔ ۱۷۵۱
تشنهٔ خویش کن مده آبم
عاشق خویش کن ببر خوابم
تا شب و روز در نماز آیم
ای خیال خوش تو محرابم
گر خیال تو در فنا یابم
در زمان سوی مرگ بشتابم
بر امید خیال گوهر تو
جاذب هر مسی چو قلابم
بر امید مسببالاسباب
رهزن کاروان اسبابم
رحمتی آر و پادشاهی کن
کاین فراق تو بر نمیتابم
زان همیگردم و همینالم
که بر آب حیات دولابم
زان چو روزن گشادهام دل و چشم
که توی آفتاب و مهتابم
آن زمانی که نام تو شنوم
مست گردند نام و القابم
آن زمانی که آتش تو رسد
بجهد این دل چو سیمابم
بس کن از گفت کز غبار سخن
خود سخنبخش را نمییابم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تشنهٔ خویش کن مده آبم
عاشق خویش کن ببر خوابم
هوش مصنوعی: نگذار که به خواستهام برسم و از عشق تو سیراب شوم، بلکه مرا در حالتی عاشقانه و خوابآلود نگهدار.
تا شب و روز در نماز آیم
ای خیال خوش تو محرابم
هوش مصنوعی: به امید تو همیشه در حال عبادت و نماز هستم، ای آرزوی زیبای من که مثل یک مکان مقدس برایم هستی.
گر خیال تو در فنا یابم
در زمان سوی مرگ بشتابم
هوش مصنوعی: اگر خیال تو را در نابودی پیدا کنم، به سوی مرگ با شتاب خواهم رفت.
بر امید خیال گوهر تو
جاذب هر مسی چو قلابم
هوش مصنوعی: من به خاطر امید و خیال تو، مانند قلابی هستم که هر چیز ناپایدار و بیارزش را به خود جذب میکند.
بر امید مسببالاسباب
رهزن کاروان اسبابم
هوش مصنوعی: من به امید کسی که همه چیز را تدبیر میکند، در مسیر زندگیام دچار مشکلات و ناملایمات هستم.
رحمتی آر و پادشاهی کن
کاین فراق تو بر نمیتابم
هوش مصنوعی: با رحمت خود به من محبت کن و مرا صاحب مقام و ارزش قرار ده، زیرا که این جدایی تو را نمیتوانم تحمل کنم.
زان همیگردم و همینالم
که بر آب حیات دولابم
هوش مصنوعی: به دلیل غفلت و بیتوجهی به زندگی واقعی، در تلاش و زحمت هستم و از این وضعیت دلناله میکنم.
زان چو روزن گشادهام دل و چشم
که توی آفتاب و مهتابم
هوش مصنوعی: از وقتی که در دل و دیدهام را به روی تو باز کردهام، تو برای من مانند خورشید و ماه میدرخشی.
آن زمانی که نام تو شنوم
مست گردند نام و القابم
هوش مصنوعی: هرگاه نام تو را میشنوم، حالم به قدری دگرگون میشود که انگار مست شدهام و نام و القابم از یاد میرود.
آن زمانی که آتش تو رسد
بجهد این دل چو سیمابم
هوش مصنوعی: وقتی که آتش عشق تو به من برسد، این دل من مانند سیمابی مضطرب و بیقرار خواهد شد.
بس کن از گفت کز غبار سخن
خود سخنبخش را نمییابم
هوش مصنوعی: دیگر صحبت نکن، چون در میان حرفهایم نمیتوانم به سخنان زیبا و مفهومی دست پیدا کنم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۷۵۱ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1403/03/26 03:05
مهدی حقیقی
با عرض ادب و احترام
[بهجز ۵ مصراع] در هیچیک از مصراعهای ابیاتِ غزلهای ۱۷۵۱ تا ۱۷۵۸، مصرع با هجای کوتاه (فَـ از فعلاتن) آغاز نمیشود؛ که چهبسا با هجاهای بلند و کشیده (همچون فا در فاعلاتن یا مفـ در مفتعلن) شروع میگردد. بنابراین وزنِ شعر با شروعِ «فعلاتن» صحیح نیست.
دستِ کم بهتر «فاعلاتن مفاعلن فعلن» است.