اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از ورای سر دل بین شیوهها
شکل مجنون عاشقان زین شیوهها
هوش مصنوعی: از پس دل پر از عشق، شیوههای مختلف را ببین، و شکل مجنون را در عاشقانههای این شیوهها مشاهده کن.
عاشقان را دین و کیش دیگرست
اصل و فرع و سر آن دین شیوهها
هوش مصنوعی: عاشقان دارای اصول و باورهای متفاوتی هستند که از اصل و فرع خاصی پیروی نمیکنند، بلکه مسیر و روش عشق ورزیدن برای آنها مهمتر است.
دل سخن چینست از چین ضمیر
وحی جویان اندر آن چین شیوهها
هوش مصنوعی: دل مانند زبانی است که از عمق وجود و احساسات انسان سخن میگوید و این در حالی است که در وجود خود، رازها و روشهای متعددی دارد که فقط برای جستجوگران حقیقت روشن میشود.
جان شده بیعقل و دین از بس که دید
زان پری تازه آیین شیوهها
هوش مصنوعی: به خاطر دیدن آن پری زیبا و تازهوارد، جان از عقل و دین خالی شده و آدمی دیگر نمیتواند به قواعد و شیوههای معمول زندگیاش ادامه دهد.
از دغا و مکر گوناگون او
شیوهها گم کرده مسکین شیوهها
هوش مصنوعی: به خاطر نیرنگها و فریبهای مختلف او، این بیچاره راههای خود را گم کرده است.
پرده دار روح ما را قصه کرد
زان صنم بیکبر و بیکین شیوهها
هوش مصنوعی: پردهدار دل ما داستانی از آن معشوق بدون غرور و بدون کینه تعریف کرد.
شیوهها از جسم باشد یا ز جان
این عجب بی آن و بی این شیوهها
هوش مصنوعی: اینکه روشها از جسم نشأت میگیرند یا از روح، عجیب است که هیچکدام از این دو نوع روش بدون دیگری وجود ندارند.
مرد خودبین غرقه شیوه خودست
خود نبیند جان خودبین شیوهها
هوش مصنوعی: مرد خودبین تنها به روش و سبک خود مشغول است و از آنجا که کاملاً در آن غرق شده، نمیتواند جان خود را ببیند و درک کند که دیگر شیوهها نیز وجود دارند.
شمس تبریزی جوانم کرد باز
تا ببینم بعد ستین شیوهها
هوش مصنوعی: شمس تبریزی مرا دوباره جوان کرده است تا ببینم بعد از رسیدن به مرحلهای خاص، روشهای مختلف را.
حاشیه ها
1392/03/01 13:06
امین کیخا
گوناگون فارسیست اما ساناسان همانست و کمتر کسی انرا بکار میبرد
1392/03/01 13:06
امین کیخا
ناسانی یا ناهمسانی یعنی تفاوت
راه، روش، هنجار، مکر و ناز و کرشمه، سبک و طریق و خوی و عادت، گونه و عمل از واژه شیوه میتواند دریافت شود
هستی دائماً معنیهای نو میآورد و این معنیها صورتها و شیوههای نو با خود میآورند، ذات هستی افریدگاری است
و این دین و آیین جلال دین است، که هر روز با هستی نو شود و پیام نوی بیاورد
امروزه مکانیک کوانتم نیز اصل هستی را بر عدم قطعیت و ثبات شناسائی میکند، که توانائی بی حد و اندازهای به این نیروی آفریدگاری میبخشد، زیرا که اگر چنین نمی بود و اصل هستی بر ثبات استوار میبود آنگاه عاملی میبایست تا این ثبات را بر هم زند تا افریدگاری جریان یابد آن هم بسیار محدود
شیوهها از جسم باشد یا ز جان - این عجب بیآن و بیاین شیوهها