گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۳۱

اگر زمین و فلک را پر از سلام کنیم
وگر سگان تو را فرش سیم خام کنیم
وگر همای تو را هر سحر که می آید
ز جان و دیده و دل حلقه‌های دام کنیم
وگر هزار دل پاک را به هر سر راه
به دست نامه پرخون به تو پیام کنیم
وگر چو نقره و زر پاک و خالص از پی تو
میان آتش تو منزل و مقام کنیم
به ذات پاک منزه که بعد این همه کار
به هر طرف نگرانیم تا کدام کنیم
قرار عاقبت کار هم بر این افتاد
که خویش را همه حیران و خیره نام کنیم
و آنگهی که رسد باده‌های حیرانان
ز شیشه خانه دل صد هزار جام کنیم
چو سیمبر به صفا تنگمان به بر گیرد
فلک که کره تند است ماش رام کنیم
چو مغز روح از آن باده‌ها به جوش آید
چهار حد جهان را به تک دو گام کنیم
ز شمس تبریز انگشتری چو بستانیم
هزار خسرو تمغاج را غلام کنیم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر زمین و فلک را پر از سلام کنیم
وگر سگان تو را فرش سیم خام کنیم
هوش مصنوعی: اگر همه جا را پر از سلام و خوشامد کنیم و حتی اگر سگان تو را با فرش نقره بیاراییم، باز هم...
وگر همای تو را هر سحر که می آید
ز جان و دیده و دل حلقه‌های دام کنیم
هوش مصنوعی: اگر هر روز صبح پرنده‌ی خوشبختی به سمت تو بیاید، ما با جان و دل و چشمان‌مان دایره‌هایی از محبت و عشق برای تو می‌کشم.
وگر هزار دل پاک را به هر سر راه
به دست نامه پرخون به تو پیام کنیم
هوش مصنوعی: اگر هزار دل پاک داشته باشیم و در هر گوشه‌ای، نامه‌ای پر از عشق و درد برای تو بفرستیم، پیام ما به تو خواهد رسید.
وگر چو نقره و زر پاک و خالص از پی تو
میان آتش تو منزل و مقام کنیم
هوش مصنوعی: اگر مانند نقره و طلا که خالص و ناب هستند، به دنبال تو باشیم، بی‌شک در میان آتش عشق تو، جایگاه و منزلت‌مان را پیدا خواهیم کرد.
به ذات پاک منزه که بعد این همه کار
به هر طرف نگرانیم تا کدام کنیم
هوش مصنوعی: به ذات پاک و بی‌نقصی که بعد از همه تلاش‌ها و فعالیت‌هایم، هنوز نگرانم که چه راهی را انتخاب کنم.
قرار عاقبت کار هم بر این افتاد
که خویش را همه حیران و خیره نام کنیم
هوش مصنوعی: در نهایت، مشخص شد که ما همه باید خود را در حیرت و سردرگمی معرفی کنیم.
و آنگهی که رسد باده‌های حیرانان
ز شیشه خانه دل صد هزار جام کنیم
هوش مصنوعی: زمانی که می‌رسد که نوشیدنی‌های شگفت‌آور از دل شیشه‌ای خانه دل ما جاری شود، ما صد هزار جام می‌نوشیم.
چو سیمبر به صفا تنگمان به بر گیرد
فلک که کره تند است ماش رام کنیم
هوش مصنوعی: زمانی که همچون نقره، ما را در آغوش خود بگیرد، آسمان به ما نزدیک‌تر خواهد شد و ما می‌توانیم با تلاش و همبستگی، بر مشکلات غلبه کنیم.
چو مغز روح از آن باده‌ها به جوش آید
چهار حد جهان را به تک دو گام کنیم
هوش مصنوعی: زمانی که روح و مغز از آن باده‌ها به هیجان بیفتند، می‌توانیم همه چهار گوشه جهان را با دو قدم حرکت کنیم.
ز شمس تبریز انگشتری چو بستانیم
هزار خسرو تمغاج را غلام کنیم
هوش مصنوعی: اگر از شمس تبریز انگشتری بگیریم، به اندازه‌ای ارزشمند است که می‌توانیم هزار خسرو تمغاج (پادشاهان بزرگ) را خدمتگزار خود کنیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۷۳۱ به خوانش عندلیب