گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۳

از یکی آتش برآوردم تو را
در دگر آتش بگستردم تو را
از دل من زاده‌ای همچون سخن
چون سخن آخر فروخوردم تو را
با منی وز من نمی‌داری خبر
جادو ام من جادویی کردم تو را
تا نیفتد بر جمالت چشم بد
گوش مالیدم بیازردم تو را
دائم اقبالت جوان شد ز آنچ داد
این کف دست جوانمردم تو را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از یکی آتش برآوردم تو را
در دگر آتش بگستردم تو را
هوش مصنوعی: من از یک منبع آتش را به وجود آوردم و در منبع دیگری آن را گسترش دادم.
از دل من زاده‌ای همچون سخن
چون سخن آخر فروخوردم تو را
هوش مصنوعی: از دل من، تو به وجود آمده‌ای مانند کلامی شیرین، و به خاطر تو، سخن آخر را در خود جای داده‌ام.
با منی وز من نمی‌داری خبر
جادو ام من جادویی کردم تو را
هوش مصنوعی: تو با منی اما از حال و احوالم بی‌اطلاعی. من جادوگری هستم و جادویی را بر تو انجام داده‌ام.
تا نیفتد بر جمالت چشم بد
گوش مالیدم بیازردم تو را
هوش مصنوعی: برای اینکه کسی به زیبایی‌ات نگاه بدی نیندازد، به خودم زحمت دادم و تو را آزردم.
دائم اقبالت جوان شد ز آنچ داد
این کف دست جوانمردم تو را
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر مهربانی و کمکی که از من می‌پذیری، جوان و پرانرژی باقی می‌مانی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۷۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/06/05 19:09
کیمیا

با درود
فکر میکنم در مصراع پایانی جوانمردم درست باشد

1400/01/06 16:04
پدرام

سلام ممنونم از سایت خوبتون
ولی چرا مولانا رو خوانی اشعار مولانا رو ندارید؟!

1400/01/06 16:04
پدرام

سلام چرا روخوانی اشعار مولانا رو ندارید؟