گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۲۹

اگر چه شرط نهادیم و امتحان کردیم
ز شرط‌ها بگذشتیم و رایگان کردیم
اگر چه یک طرف از آسمان زمینی شد
نه پاره پاره زمین را هم آسمان کردیم
اگر چه بام بلندست آسمان مگریز
چه غم خوری ز بلندی چو نردبان کردیم
پرت دهیم که چون تیر بر فلک بپری
اگر ز غم تن بیچاره را کمان کردیم
اگر چه جان مدد جسم شد کثیفی یافت
لطافتش بنمودیم و باز جان کردیم
اگر تو دیوی ما دیو را فرشته کنیم
وگر تو گرگی ما گرگ را شبان کردیم
تو ماهیی که به بحر عسل بخواهی تاخت
هزار بارت از آن شهد در دهان کردیم
اگر چه مرغ ضعیفی بجوی شاخ بلند
بر این درخت سعادت که آشیان کردیم
بگیر ملک دو عالم که مالک الملکیم
بیا به بزم که شمشیر در میان کردیم
هزار ذره از این قطب آفتابی یافت
بسا قراضه قلبی که ماش کان کردیم
بسا یخی بفسرده کز آفتاب کرم
فسردگیش ببردیم و خوش روان کردیم
گر آب روح مکدر شد اندر این گرداب
ز سیل‌ها و مددهاش خوش عنان کردیم
چرا شکفته نباشی چو برگ می لرزی
چه ناامیدی از ما که را زیان کردیم
بسا دلی که چو برگ درخت می لرزید
به آخرش بگزیدیم و باغبان کردیم
الست گفتیم از غیب و تو بلی گفتی
چه شد بلی تو چون غیب را عیان کردیم
پنیر صدق بگیر و به باغ روح بیا
که ما بلی تو را باغ و بوستان کردیم
خموش باش که تا سر به سر زبان گردی
زبان نبود زبان تو ما زبان کردیم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر چه شرط نهادیم و امتحان کردیم
ز شرط‌ها بگذشتیم و رایگان کردیم
هوش مصنوعی: ما در ابتدا بر سر شروطی توافق کردیم و آزمایش‌هایی انجام دادیم، اما اکنون از همه‌ی آن شروط عبور کرده‌ایم و این مسائل را ترک کرده‌ایم.
اگر چه یک طرف از آسمان زمینی شد
نه پاره پاره زمین را هم آسمان کردیم
هوش مصنوعی: اگرچه قسمتی از آسمان به زمین پیوسته، اما ما زمین را به طرز خاصی آسمانی کرده‌ایم.
اگر چه بام بلندست آسمان مگریز
چه غم خوری ز بلندی چو نردبان کردیم
هوش مصنوعی: اگرچه آسمان بالاست و ما به آن نمی‌رسیم، نگران نباش. ما با تلاش خود همچون نردبانی بالا رفته‌ایم و می‌توانیم به هدف‌هایمان نزدیک شویم.
پرت دهیم که چون تیر بر فلک بپری
اگر ز غم تن بیچاره را کمان کردیم
هوش مصنوعی: ما تلاش می‌کنیم که مانند تیرها به اوج برسیم و اگر به خاطر غم، دلمان را فشرده کرده‌ایم، باید به خود بگوییم که همچنان می‌توانیم پرواز کنیم.
اگر چه جان مدد جسم شد کثیفی یافت
لطافتش بنمودیم و باز جان کردیم
هوش مصنوعی: اگر چه جان به کمک جسم آمده و جسم به خاطر آن دچار ناخالصی شده، اما ما لطافت و زیبایی جان را نمایش دادیم و دوباره به حالت جان بودن خود بازگشتیم.
اگر تو دیوی ما دیو را فرشته کنیم
وگر تو گرگی ما گرگ را شبان کردیم
هوش مصنوعی: اگر تو دیو باشی، می‌توانیم دیو را به مخلوقی نیکو تبدیل کنیم و اگر تو گرگ باشی، می‌توانیم گرگ را به یک شبان مهربان تغییر دهیم.
تو ماهیی که به بحر عسل بخواهی تاخت
هزار بارت از آن شهد در دهان کردیم
هوش مصنوعی: تو مانند ماهی هستی که اگر بخواهی به دریای عسل بروی، هر بار که به آن دسترسی پیدا کردی، هزار بار شهدش را به دهان آوردیم.
اگر چه مرغ ضعیفی بجوی شاخ بلند
بر این درخت سعادت که آشیان کردیم
هوش مصنوعی: هرچند که ما پرنده‌ای ضعیف هستیم، اما به دنبال رسیدن به heights و موفقیت همچنان تلاش می‌کنیم و درختی که خانه‌مان شد را فراموش نمی‌کنیم.
بگیر ملک دو عالم که مالک الملکیم
بیا به بزم که شمشیر در میان کردیم
هوش مصنوعی: بیا و سلطنت دو جهان را بگیر، چرا که ما صاحب همه چیز هستیم. به میهمانی بیا که در اینجا شمشیر را در وسط گذاشته‌ایم.
هزار ذره از این قطب آفتابی یافت
بسا قراضه قلبی که ماش کان کردیم
هوش مصنوعی: از هر هزار ذره‌ای که از این نقطه نورانی به دست می‌آید، قلب‌های بسیاری وجود دارد که شکسته شده‌اند و ما آنها را به حالت اولیه برنگرداندیم.
بسا یخی بفسرده کز آفتاب کرم
فسردگیش ببردیم و خوش روان کردیم
هوش مصنوعی: بسیاری از یخ‌ها وجود دارند که با گرمای آفتاب نرم می‌شوند و ما توانسته‌ایم آن‌ها را به زیبایی و راحتی حرکت دهیم.
گر آب روح مکدر شد اندر این گرداب
ز سیل‌ها و مددهاش خوش عنان کردیم
هوش مصنوعی: اگر روح و روان ما در این گرداب و سیلاب‌ها دچار تندبادی و آشفته‌خویی شود، ما آن را با اراده و کنترل خود به خوبی مدیریت می‌کنیم.
چرا شکفته نباشی چو برگ می لرزی
چه ناامیدی از ما که را زیان کردیم
هوش مصنوعی: چرا باید غمگین باشی در حالی که مانند برگ بهار باید شاداب و شکفته باشی؟ این چه ناامیدی‌ای است که از ما به جا مانده، در حالی که کسی را از خود رنجاندیم؟
بسا دلی که چو برگ درخت می لرزید
به آخرش بگزیدیم و باغبان کردیم
هوش مصنوعی: بسیاری از دل‌ها مانند برگ درخت می‌لرزیدند، اما در نهایت ما آن‌ها را انتخاب کردیم و خود را به عنوان باغبان آن دل‌ها منصوب کردیم.
الست گفتیم از غیب و تو بلی گفتی
چه شد بلی تو چون غیب را عیان کردیم
هوش مصنوعی: آیا ما در عالم غیب گفتیم که تو پاسخ مثبت دادی؟ حالا که عالم غیب را روشن کرده‌ایم، چه شده است که پاسخ مثبت تو همچنان در پرده ابهام قرار دارد؟
پنیر صدق بگیر و به باغ روح بیا
که ما بلی تو را باغ و بوستان کردیم
هوش مصنوعی: پنیر صداقت را بپذیر و به دنیای روحانی وارد شو، زیرا ما تو را به باغ و گلزار تبدیل کرده‌ایم.
خموش باش که تا سر به سر زبان گردی
زبان نبود زبان تو ما زبان کردیم
هوش مصنوعی: سکوت کن، چون اگر به حرف بیفتی، دیگر هیچ چیز نخواهی داشت، ما نخواسته‌ایم که زبان تو را به زبان آوردیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۷۲۹ به خوانش هانیه سلیمی
غزل شمارهٔ ۱۷۲۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1400/06/27 11:08
آرش ثروتیان

پنیر صدق بگیر و به باغ روح بیا

که ما بلی تو را باغ و بوستان کردیم

معنی و مصداق «پنیر صدق» در هیچ کدام از فرهنگها یافت نشد. ظاهراً تناسبی هم با موضوع ندارد. 
بنده احتمال می دهم  «پذیر صدق» بوده که در کتابت آن ذال به یا چسبیده و در استنساخهای بعدی ، پذیر تبدیل به پنیر شده است. 
از این گونه پیش آمدها در نسخ قدیمی ناممکن نیست و مصادیق دیگر می توان یافت.
آرش ثروتیان
5 شهریور 1400

 

1401/11/11 05:02
عباس جنت

تفسیر غزل شماره ۱۷۲۹ مولانا

در این غزل مولانا اثر تربیت پیمبران الهی برای رسیدن مقام والای انسان را نشان میدهد

اگر چه شرط نهادیم و امتحان کردیم/ز شرط‌ها بگذشتیم و رایگان کردیم

پیروان ادیان گذشته برای ایمانشان مجبور به اطاعت شرایط سختی‌ بودند مثل خواندن نماز و دعا بکرات و روزه‌های سخت اعتکاف در معابد و گذشتن از تمام لذات دنیوی. ولی‌ بسیاری از این شروط برداشته شد .

اگر چه یک طرف از آسمان زمینی شد/نه پاره پاره زمین را هم آسمان کردیم

گر چه روح  از آسمان به کالبد انسان دمیده شد ولی‌ انسان بخاطر این روح آسمانی میشود

 اگر چه بام بلندست آسمان مگریز/چه غم خوری ز بلندی چو نردبان کردیم

اگر چه رسیدن به آسمان سخت بنظر میاید ولی‌  با دو قدم طی‌ میشود

پرت دهیم که چون تیر بر فلک بپری/اگر ز غم تن بیچاره را کمان کردیم

پر خرد و دنایی است

اگر چه جان مدد جسم شد کثیفی یافت/لطافتش بنمودیم و باز جان کردیم

روح جسم را از الودگی پاک مینماید

اگر تو دیوی ما دیو را فرشته کنیم/وگر تو گرگی ما گرگ را شبان کردیم

مظاهر ظهور الهی با تعالیمشان دیو را فرشته و گرگ را شبان میکنند

تو ماهیی که به بحر عسل بخواهی تاخت/هزار بارت از آن شهد در دهان کردیم

تعالیم شیرین چون عسل الهی در طول هزاران سال برای راهنمایی بشر نازل شده

اگر چه مرغ ضعیفی بجوی شاخ بلند/بر این درخت سعادت که آشیان کردیم

نظر به ضعف خود مکن به بلندی مقامت نظر کن

بگیر ملک دو عالم که مالک الملکیم/بیا به بزم که شمشیر در میان کردیم

یکی‌ از اسما پروردگار مالک الملک است و چون خداوند انسان را به صورت و مثال خودش آفریده پس انسان هم میتواند مالک الملک باشد و هر چه که در این دنیا و آن دنیا است برای ما آفریده شده

گر آب روح مکدر شد اندر این گرداب/ز سیل‌ها و مددهاش خوش عنان کردیم

امتحانات، مشکلات این دنیا همراه با فضل خدا سبب شفافیت و پاکی روح میشوند

چرا شکفته نباشی چو برگ می لرزی/چه ناامیدی از ما که را زیان کردیم

از فضل پروردگار ناامید مشو

بسا دلی که چو برگ درخت می لرزید/به آخرش بگزیدیم و باغبان کردیم

چه بسا افرا ضعف که قدرت خداوند آنها را مربیان بشر کرد

الست گفتیم از غیب و تو بلی گفتی/چه شد بلی تو چون غیب را عیان کردیم

اشاره به آیه مبارک "الست بربکم" قرآن مجید است که خداوند پرسید من پروردگار تو هستم جواب شنید بلی

حال میپرسد اگر بلی گفتی‌ چرا به گناه آلوده شدی

پنیر صدق بگیر و به باغ روح بیا/که ما بلی تو را باغ و بوستان کردیم

راه صدق و راستی‌ پیشه کن که بخاطر بلی تو بهشت را بتو میدهم

خیلی‌‌ها معتقدند که "پذیر صدق"  درست است نه "پنیر صدق" چون بیشتر در اینجا معنی‌ میدهد

خموش باش که تا سر به سر زبان گردی/زبان نبود زبان تو ما زبان کردیم

سکوت کن تا من بتو زبان معنوی بدم زبان مادی زبان نیست من بتو زبان معنوی دادم و هرچه میگویی از من داری

1402/04/28 20:06
آرش ثروتیان

جناب آقای جنت

فرموده‌اید :خیلی‌‌ها معتقدند که "پذیر صدق"  درست است نه "پنیر صدق"

بنده در چاپهای دیوان کبیر و نسخ اینترنت همه جا پنیر صدق دیدم  و به گمانم نخستین کسی هستم که پذیر صدق را پیشنهاد کردم. علاقه‌مندم بدانم اگر خیلی‌ها چنین اعتقادی داشته‌اند کجا مطرح کرده‌اند؟

1403/02/01 10:05
سامان روح بخشان

زبان نبود زبان تو ما زبان کردیم: و ما رمیت اذ رمیت ؟

1403/06/29 23:08
بی چون

شرح تک غزل دیوان شمس جلسه پنجم پیوند به وبگاه بیرونی

 

به علاقه مندان توصیه می کنم برای بهترمعنا کردن و پی بردن به مفهوم غزلیات شمس ، این جلسات را از ابتدا گوش بدهند.