غزل شمارهٔ ۱۷۲۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
نیم ز کار تو "غافل"
---
پاسخ: دوستان با تصحیح چاپی معتبر تطبیق دهند نتیجه را اطلاع دهند.
که دیده برکات وصال و تیمارم
باید
که دیده ای برکات وصال و تیمارم
باشد
به جان پاک تو آفتاب سلطنتم
هزار شربت شافی ز مهر بر جوشی
تو را که دزد گرفتم سپردمت به عوان
که یافت شد به جوال تو صاع انبارم
تو خیره در سبب قهر و گفت ممکن نی
هزار لطف در آن بود اگر چه قهارم
همه ما چنین لحظاتی را گاهی تجربه کرده ایم،
گاهی که خود را بی گناه می دانیم ولی ما را چون دزد به پاسبان می سپارند و با کمال حیرت می بینیم که همه شواهد به ضرر ماست!
خیره در سبب قهر می مانیم و گفتگو نیز برای مدتی میسر نمی شود،
می فرماید :
خموش کردم تا وقت خلوت تو رسد
ولی مبر تو گمان بد ای گرفتارم
صبور باش، دیری نمی کشد تا گشایش حاصل شود و تو در خلوت با من و خودت از لطف من آگاه شوی، تا آن زمان با بد گمانی اوقات خویش را تباه مکن.
نیم ز کار تو غافل همیشه در کارم
که لحظه لحظه تو را من عزیزتر دارم
تو را که دزد گرفتم سپردمت به عوان
که یافت شد به جوال تو صاع انبارم
تلمیحی است به داستان یوسف هنگامی که عزیز مصر بود. برادران به اصرار او در سفر دوم از کنعان به مصر بنیامین را علیرغم میل یعقوب به همراه خود آوردند،
یوسف نیز نقشه ای طرح نمود و برای نگاهداشتن بنیامین نزد خود جام نقره سلطنتی را در کوله بار بنیامین جای داد و بدو اتهام دزدی زد!
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید
بنده این غزل روبادوستان به اشتراک گذاشتم
شادوسرفرازبادگنجوریان
من واقعا از کار بعضی هموطنان در حیرت ام ! ایشان بدون آنکه به دیوان شمس مراجعه کنند خودشان صلاح می دانند و نظر می دهند که بعضی کلمات مولانا باید عوض شود ! به نظر می رسد ایشان از مولانا ، مولاناتر هستند ! شاید هم "مولاناترین" باشند !! ( نظرات چند تن از این مولاناترین ها را در بالا مشاهده می کنید ) . در دیوان شمسی که دست من است [ مقدمه و شرح حال: استاد بدیع الزمان فروزانفر- تصحیح و حواشی از : م . درویش- چاپ 1355] اینگونه نوشته شده : نیم ز کار تو فارغ همیشه در کارم (پس مصراع اول کاملا درست است) - به ذات پاک من و آفتاب سلطنتم ( مصراع سوم هم کاملا صحیح است ) . هزار شربت شافی به مهر می جوشد (این مصراع هم کاملا صحیح است) ... من فکر می کنم اگر مولانا از عالم ارواح برگردد در جواب این حضرات خواهد گفت : " گر تو بهتر می زنی بستان بزن " . اگر هنوز از خنده روده بر نشده اید ، به جلد سوم امثال وحکم علامه دهخدا رجوع کنید تا داستان ضرب المثل " گر تو بهتر می زنی...." را بخوانید و سپس از خنده روده بر شوید...
هزار شربت شافی به مهر می جوشد
از آن شبی که "بگفتی" به من که بیمارم..
"بیا" به پیش که تا سرمه "نو" ات بکشم
که چشم روشن باشی به فهم اسرارم...
بسیار زیبا و خوب این شعر را خوانده اند. از ایشان بسیار سپاسگزارم. کاش بقیه اشعار دیوان شمس هم فایل صوتی داشته باشد.
این غزل را باید مواقع ناامیدی و افسردگی مرتب خوند و گوش کرد.
مفهوم مصرع "که من تو را نگذارم به لطف بردارم" چیست؟
معنی این بیت چی میشه؟
ممنون میشم معنی و مفهومش رو بگید
ببستهست میان لطف من به تیمارت
که دیده برکات وصال و تیمارم
ایمان عزیز، در این بیت خداوند به مخلوق (خاص و عام) میفرماید از آنجا که من سرچشمه ی مهر و وصال و دلجویی هستم، پس از سر مهربانی کمر به تیمار و نوازش و دلجویی تو بسته ام. منظور فقط این نیست که چون غمت را دیدم پس تصمیم به دلجویی گرفتم، بلکه به معنای والاتر یعنی من (پروردگار) عهد به دلجویی از هر آنکه به درگاهم رجوع میکند دارم. و اگر دیده را دیده ای بخوانیم یعنی ای مخلوق تو قبلاً هم برکات وصال و تیمار و نوازش مرا دیده ای.
گرامی ایمان
ببستهست میان، لطف من به تیمارت
که دیده برکات وصال و تیمارم
به نظر می رسدکه می گوید: پرستاری از تو برای من از لطافتی برخوردار است و بدان همت گماشته ام
چون آگاهم به آنچه از برکت پرستاری و وصل حاصل می شود
تفسیر بیت ۴:
مولانا در این بیت صراحتا از قول پروردگار و استناد به آیات قرآنی میفرماید: ای بشر اگر طالب عنایت و توجهات او در امور زندگیت هستی، فقط رضا و تسلیم در برابر مشیّت الهی کارساز است. که اگر رضایت وصلاح او مقدر شود باران رحمت بی انتها باریتعالی بر سرت خواهد بارید.
تصور کنید حال کریستف کلمب که در پی کشف آمریکا روی دریا سرگردان و بی آب و غذا و خسته و نا امید بعد از اون همه زمان ، یهو از دور خشکی رو دیده، این غزل حال من رو این چنین میکنه، شکر شکر شکر الله الله الله
چقدر این شعر از مولانا با آیات سوره مبارکه ضحی همخوانی دارد...
علی الخصوص مولانا این دو آیه را خوب بسط داده است:
ما ودعک ربک و ما قلی
و لسوف یعطیک ربک فترضی
انسان در شرایط مختلف مورد رحمت واسعه الهی بوده و هست. فقط باید شاکر و راضی بود و لطف خدا را در همه حال دید.
خدایا شکرت
خوانش شعر بسیار خوب بود. با سپاس
برخی ابیات را با گوش کردن توانستم متوجه شوم.