غزل شمارهٔ ۱۶۷۲
روز باران است و ما جو می کنیم
بر امید وصل دستی می زنیم
ابرها آبستن از دریای عشق
ما ز ابر عشق هم آبستنیم
تو مگو مطرب نیم دستی بزن
تو بیا ما خود تو را مطرب کنیم
روشن است آن خانه گویی آن کیست
ما غلام خانههای روشنیم
ما حجاب آب حیوان خودیم
بر سر آن آب ما چون روغنیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۶۷۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1400/09/02 20:12
Neeknaam
این شعر را آقای علی پژوهشگر در محفل شخصی خوانده و در فیسبوک ضبط کرده ولی در اسپاتیفای نیست.
Ali Pajooheshgar