غزل شمارهٔ ۱۶۶۱
سالکان راه را محرم شدم
ساکنان قدس را همدم شدم
طارمی دیدم برون از شش جهت
خاک گشتم فرش آن طارم شدم
خون شدم جوشیده در رگهای عشق
در دو چشم عاشقانش نم شدم
گه چو عیسی جملگی گشتم زبان
گه دل خاموش چون مریم شدم
آنچ از عیسی و مریم یاوه شد
گر مرا باور کنی آن هم شدم
پیش نشترهای عشق لم یزل
زخم گشتم صد ره و مرهم شدم
هر قدم همراه عزرائیل بود
جان مبادم گر از او درهم شدم
رو به رو با مرگ کردم حربها
تا ز عین مرگ من خرم شدم
سست کردم تنگ هستی را تمام
تا که بر زین بقا محکم شدم
بانگ نای لم یزل بشنو ز من
گر چو پشت چنگ اندر خم شدم
رو نمود الله اعلم مر مرا
کشته الله و پس اعلم شدم
عید اکبر شمس تبریزی بود
عید را قربانی اعظم شدم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سالکان راه را محرم شدم
ساکنان قدس را همدم شدم
هوش مصنوعی: در مسیر روحانی خود به مرتبهای رسیدم که احترام و اعتماد سالکان را کسب کردم و اکنون با ساکنان قدس و دلان پاک همصحبت و همدل شدهام.
طارمی دیدم برون از شش جهت
خاک گشتم فرش آن طارم شدم
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که وقتی طارم (به معنای بلندی یا عرش) را دیدم، احساس کردم که از هر طرف در خاک فرو رفتهام و آن طارم برای من مانند فرشی شده است. در واقع، نشاندهنده غرق شدن در زیبایی و شکوه آن فضا و احساس تعلق عمیق به آن میباشد.
خون شدم جوشیده در رگهای عشق
در دو چشم عاشقانش نم شدم
هوش مصنوعی: عشق به اندازهای در وجودم جاری شده که انگار خونم تبدیل به عشق شده و در دل عاشقانش تبدیل به اشک میشود.
گه چو عیسی جملگی گشتم زبان
گه دل خاموش چون مریم شدم
هوش مصنوعی: گاهی همچون عیسی با کلام خود مردم را به شگفتی میآورم و گاهی مثل مریم، در دل خاموش و بیصدا میمانم.
آنچ از عیسی و مریم یاوه شد
گر مرا باور کنی آن هم شدم
هوش مصنوعی: هر چیزی که درباره عیسی و مریم گفته شده، اگر تو به من ایمان بیاوری، من نیز به آن صورت میشوم.
پیش نشترهای عشق لم یزل
زخم گشتم صد ره و مرهم شدم
هوش مصنوعی: در برابر دردها و زخمهای ناشی از عشق، بارها آسیب دیدهام و در نتیجه به شخصی تسکیندهنده و مرهم تبدیل شدهام.
هر قدم همراه عزرائیل بود
جان مبادم گر از او درهم شدم
هوش مصنوعی: هر گام که برمیدارم، فرشته مرگ در کنارم است. اگر از او فاصله بگیرم، جانم را از دست میدهم.
رو به رو با مرگ کردم حربها
تا ز عین مرگ من خرم شدم
هوش مصنوعی: من به مقابله با مرگ پرداختم و با وجود چالشهایی که داشتم، از واقعیت مرگ احساس شادی و آرامش پیدا کردم.
سست کردم تنگ هستی را تمام
تا که بر زین بقا محکم شدم
هوش مصنوعی: من تمام تلاش خود را کردم تا از ناپایداری زندگی آزاد شوم و بخشی از وجودم را بر ثبات و پایداری ساختار زندگیم متمرکز کنم.
بانگ نای لم یزل بشنو ز من
گر چو پشت چنگ اندر خم شدم
هوش مصنوعی: صدای نای همیشگی را از من بشنو، وقتی که در حالت خمیده به پشت چنگ نشستهام.
رو نمود الله اعلم مر مرا
کشته الله و پس اعلم شدم
هوش مصنوعی: خداوند به من نشان داد که چه کسی مرا به قتل رسانده است و پس از آن به حقیقت پی بردم.
عید اکبر شمس تبریزی بود
عید را قربانی اعظم شدم
هوش مصنوعی: روز بزرگ جشن شمس تبریزی برای من بود و در آن روز به مقام بلندتری نزدیکتر شدم.