غزل شمارهٔ ۱۶۵۵
دوش می گفت جانم کی سپهر معظم
بس معلق زنانی شعلهها اندر اشکم
بیگنه بیجنایت گردشی بینهایت
بر تنت در شکایت نیلیی رسم ماتم
گه خوش و گاه ناخوش چون خلیل اندر آتش
هم شه و هم گداوش چون براهیم ادهم
صورتت سهمناکی حالتت دردناکی
گردش آسیاها داری و پیچ ارقم
گفت چرخ مقدس چون نترسم از آن کس
کو بهشت جهان را می کند چون جهنم
در کفش خاک مومی سازدش رنگ و رومی
سازدش باز و بومی سازدش شکر و سم
او نهانی است یارا این چنین آشکارا
پیش کرده است ما را تا شود او مکتم
کی شود بحر کیهان زیر خاشاک پنهان
گشته خاشاک رقصان موج در زیر و در بم
چون تن خاکدانت بر سر آب جانت
جان تتق کرده تن را در عروسی و در غم
در تتق نوعروسی تندخویی شموسی
می کند خوش فسوسی بر بد و نیک عالم
خاک از او سبزه زاری چرخ از او بیقراری
هر طرف بختیاری زو معاف و مسلم
عقل از او مستقینی صبر از او مستعینی
عشق از او غیب بینی خاک او نقش آدم
باد پویان و جویان آبها دست شویان
ما مسیحانه گویان خاک خامش چو مریم
بحر با موجها بین گرد کشتی خاکین
کعبه و مکهها بین در تک چاه زمزم
شه بگوید تو تن زن خویش در چه میفکن
که ندانی تو کردن دلو و حبل از شلولم
اطلاعات
وزن: فاعلن فاعلاتن فاعلن فاعلاتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش می گفت جانم کی سپهر معظم
بس معلق زنانی شعلهها اندر اشکم
هوش مصنوعی: دیروز میگفت روح من، ای آسمان بزرگ، که چقدر مانند شعلهها در اشکم در حال نوسان و حرکتند.
بیگنه بیجنایت گردشی بینهایت
بر تنت در شکایت نیلیی رسم ماتم
هوش مصنوعی: بیگناه و بیجرم، تو به دور خود گرفتار شدهای و این وضعیت همچنان ادامه دارد. بر روی بدنت، نشانهای از اندوه و غم وجود دارد که به رنگ آبی تیرهای در آمده است، گویی نشانهای از عزا و ماتم است.
گه خوش و گاه ناخوش چون خلیل اندر آتش
هم شه و هم گداوش چون براهیم ادهم
هوش مصنوعی: گاهی خوشحال و گاهی ناراحت هستی، مانند خلیل که در آتش هم مقام بزرگی دارد و هم در مقام فقیرانه قرار میگیرد، مانند ابراهیم ادهم.
صورتت سهمناکی حالتت دردناکی
گردش آسیاها داری و پیچ ارقم
هوش مصنوعی: چهرهات زیبا و جذاب است، حالت و رفتار تو دردناک و اندوهآور است. مانند گردش آسیابها میچرخانی و به پیچیدگیهای زندگی رنگ و بویی میبخشی.
گفت چرخ مقدس چون نترسم از آن کس
کو بهشت جهان را می کند چون جهنم
هوش مصنوعی: گفته میشود که چون دوران زندگی به دور خود میچرخد، از کسی نمیترسم که میتواند بهشت دنیا را به جهنم تبدیل کند.
در کفش خاک مومی سازدش رنگ و رومی
سازدش باز و بومی سازدش شکر و سم
هوش مصنوعی: در زیر پا، خاک میتواند رنگ و جلا بدهد و انسان را به سمت زیبایی و جذابیت سوق دهد. شکر و سم هم به نوعی در این تغییرات مؤثرند و نشاندهنده تأثیرات مختلف بر روی روح و جان فرد هستند.
او نهانی است یارا این چنین آشکارا
پیش کرده است ما را تا شود او مکتم
هوش مصنوعی: دوست مخفی ما به شکل ظاهری خود را معرفی کرده است تا ما را به جایی برساند که او را بیشتر بشناسیم.
کی شود بحر کیهان زیر خاشاک پنهان
گشته خاشاک رقصان موج در زیر و در بم
هوش مصنوعی: کی میتواند دریا و عظمت کیهان زیر تلی از خاک پنهان شده باشد، در حالی که آن خاک، همچنان در زیر و رو به حرکت و رقص است؟
چون تن خاکدانت بر سر آب جانت
جان تتق کرده تن را در عروسی و در غم
هوش مصنوعی: زمانی که جسم خاکی تو بر روی آب وجود تو قرار دارد، روح و جان تو در شادی و غم در حال تحرک و تغییر است.
در تتق نوعروسی تندخویی شموسی
می کند خوش فسوسی بر بد و نیک عالم
هوش مصنوعی: در مقابل نوعروسی، رفتار تند و تندخو به مانند خورشیدی است که به زیباییها و زشتیهای دنیا میتابد و بر هر دو تأثیر میگذارد.
خاک از او سبزه زاری چرخ از او بیقراری
هر طرف بختیاری زو معاف و مسلم
هوش مصنوعی: زمین که به خاطر او سرسبز و زیباست، آسمان به خاطر او پر از اضطراب و ناآرامی است. در هر سو، بخت و اقبال به خاطر او آزاد و محفوظ است.
عقل از او مستقینی صبر از او مستعینی
عشق از او غیب بینی خاک او نقش آدم
هوش مصنوعی: عقل و اندیشه از او به درستی میآید، صبر و بردباری از او کمک میگیرد، عشق از او به حقیقت پنهان دست مییابد، و خاک او سرآغاز و شکلدهندهی انسانیت است.
باد پویان و جویان آبها دست شویان
ما مسیحانه گویان خاک خامش چو مریم
هوش مصنوعی: در این بیت، گوینده به توصیف طبیعت و رابطه آن با انسان میپردازد. باد و جویباران به حرکت در میآیند و آبها را جستجو میکنند. در این میان، انسانها به طرز مسیحگونهای در حال شستوشو هستند، و زمین نیز گویا و خاموش به مانند مریم مقدس به آرامی وجود دارد. بهطور کلی، این تصویر بیانگر هماهنگی و زیبایی طبیعت و انسان است.
بحر با موجها بین گرد کشتی خاکین
کعبه و مکهها بین در تک چاه زمزم
هوش مصنوعی: در دل دریا، کشتی خاکی کعبه و مکه را با امواج میتوان دید، همچنان که در میان دریایی از وجود، چاه زمزم در انتظار است.
شه بگوید تو تن زن خویش در چه میفکن
که ندانی تو کردن دلو و حبل از شلولم
هوش مصنوعی: پادشاه میگوید که تو باید مراقب باشی که بدن همسرت را در چه چیزی بیندازی، زیرا نمیدانی چگونه باید با کارهای سخت و دشوار روبهرو شوی.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۶۵۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1397/09/29 07:11
ناصر از آنکارا
سلام
خسته نباشید
کار بزرگی انجام داده اید. ممنون
در بیت 12 این غزل و در مصرع دوم " از " افتاده است و مصرع دوم در نسخه فروزانفر نیز چنین آمده و در این حالت وزن شعر صحیح است:
عشق از او غیب بینی ، خاک از او نقش آدم
تشکر :
ناصرجباریون
تبریز
1399/10/28 16:12
شاهرخ
در بیت ششم
سازدش زنگ و رومی
صحیح می نماید.