گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۴۸

ساقیا عربده کردیم که در جنگ شویم
می گلرنگ بده تا همه یک رنگ شویم
صورت لطف سقی الله توی در دو جهان
رخ می رنگ نما تا همگان دنگ شویم
باده منسوخ شود چون به صفت باده شویم
بنگ منسوخ شود چون همگی بنگ شویم
هین که اندیشه و غم پهلوی ما خانه گرفت
باده ده تا که از او ما به دو فرسنگ شویم
مطربا بهر خدا زخمه مستانه بزن
تا ز زخمه خوش تو ساخته چون چنگ شویم
مجلس قیصر روم است بده صیقل دل
تا که چون آینه جان همه بی‌رنگ شویم
یک جهان تنگ دل و ما ز فراخی نشاط
یک نفس عاشق آنیم که دلتنگ شویم
دشمن عقل کی دیده‌ست کز آمیزش او
همه عقل و همه علم و همه فرهنگ شویم
شمس تبریز چو در باغ صفا رو بنمود
زود در گردن عشقش همه آونگ شویم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقیا عربده کردیم که در جنگ شویم
می گلرنگ بده تا همه یک رنگ شویم
هوش مصنوعی: ای ساقی، ما در حال عاصی‌گری هستیم و می‌خواهیم در میدان نبرد قرار بگیریم، پس به ما شراب گلرنگ بده تا همه ما با هم یکدل و هم‌رنگ شویم.
صورت لطف سقی الله توی در دو جهان
رخ می رنگ نما تا همگان دنگ شویم
هوش مصنوعی: ای صورت زیبا بذر رحمت الهی، در دو جهان نقشی از زیبایی خود به نمایش بگذار تا همه به تو توجه کنند و محو تماشای تو شوند.
باده منسوخ شود چون به صفت باده شویم
بنگ منسوخ شود چون همگی بنگ شویم
هوش مصنوعی: شراب زمانی بی‌معنا خواهد شد که ما خود را به حالتی مشابه با آن درآوریم و هنگامی که همه ما به حالت مستی برسیم، باده نیز از اعتبار می‌افتد.
هین که اندیشه و غم پهلوی ما خانه گرفت
باده ده تا که از او ما به دو فرسنگ شویم
هوش مصنوعی: بروید و نگران نباشید، زیرا غم و تفکر در کنار ما قرار گرفته‌اند. تصویری از زندگی را برایمان بکشید که با نوشیدن باده، به دوری از این فکر و غم برسیم و راهی دو فرسنگی (دورتر) شویم.
مطربا بهر خدا زخمه مستانه بزن
تا ز زخمه خوش تو ساخته چون چنگ شویم
هوش مصنوعی: ای مطرب، لطفاً به خاطر خدا نواختن را با شور و شوق آغاز کن، تا ما نیز از نواهای زیبا و دلنشین تو لذت ببریم و مانند ساز چنگ به تپش درآییم.
مجلس قیصر روم است بده صیقل دل
تا که چون آینه جان همه بی‌رنگ شویم
هوش مصنوعی: مجلس قیصر روم فضایی باشکوه و زیباست. دل را مانند آینه صیقل بده تا بتوانیم از هر رنگ و زرق و برقی خالی شویم و حقیقت خود را بهتر بشناسیم.
یک جهان تنگ دل و ما ز فراخی نشاط
یک نفس عاشق آنیم که دلتنگ شویم
هوش مصنوعی: در دنیایی که همه دچار تنگ‌نظری هستند و احساساتشان محدود است، ما به واسطه شادی و وسعت وجودمان، تنها به یک لحظه عشق و دلتنگی نیاز داریم تا بتوانیم اشتیاق عمیق‌تری را تجربه کنیم.
دشمن عقل کی دیده‌ست کز آمیزش او
همه عقل و همه علم و همه فرهنگ شویم
هوش مصنوعی: دشمن عقل هیچ وقت ندیده که از نزدیکی و تعامل با او، تمام عقل، علم و فرهنگ ما رشد کند و شکوفا شود.
شمس تبریز چو در باغ صفا رو بنمود
زود در گردن عشقش همه آونگ شویم
هوش مصنوعی: شمس تبریز مانند گل نیمه‌گشوده‌ای در باغ زیبایی خود را نشان داد و به سرعت، همه ما جذب عشق او شدیم و در دل و جان خود وادار به تپش و جنبش گشتیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۶۴۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/11/30 23:01
همایون

جلال دین بیش‌ترین بهره را از وجود شمس می‌‌برد و آن گسترش آن در جهان و اطمینان از توانایی خود در این کار است
زیرا خود از فرهنگ بسیار بالایی می‌‌آید و از توانایی ژرف اندیشی‌ بزرگی برخوردار است، و موضوع نیز بسیار مهم است و آن انسان در هستی‌ است
انسانی‌ بزرگ پیدا می‌‌شود و انسانی‌ بزرگ آنرا می‌‌بیند، حال تنها یک مستی و غزلی این گونه لازم است تا دیگر انسان‌ها لحظه‌ای نیکو بنگرند و این زیبایی و بزرگی را ببینند زیرا تا مست نشوند و اسیر عقل خود و سود و زیان خود و سرگرم عربده و جنگ میان خود اند از هستی‌ خود غافل می‌‌مانند، این مستی در حقیقت تغییری است که در انسان صورت می‌‌گیرد و فرهنگ نوینی است که به انسان ارمغان می‌‌شود
اگر این فرهنگ پیدا نمی شد، آیینگی و بیرنگی در حد سخن باقی‌ می‌‌ماند ولی اکنون صورت واقعی‌ به خود گرفته است و همه می‌‌توانند چون آونگی بر آن‌ چنگ اندازند و به رخسی پایان نا پذیر در آیند و در هماهنگی با هم و با هستی‌ خود را در مجلس میهمانی انسانی‌ بزرگ احساس کنند و از فراخی نشاط برخوردار گردند و برای هم دل‌ تنگی و به خود و دیگران مهر ورزی کنند و از کوچکی و حقارت رها گردند