غزل شمارهٔ ۱۶۴۷
روز شادی است بیا تا همگان یار شویم
دست با هم بدهیم و بر دلدار شویم
چون در او دنگ شویم و همه یک رنگ شویم
همچنین رقص کنان جانب بازار شویم
روز آن است که خوبان همه در رقص آیند
ما ببندیم دکانها همه بیکار شویم
روز آن است که تشریف بپوشد جانها
ما به مهمان خدا بر سر اسرار شویم
روز آن است که در باغ بتان خیمه زنند
ما به نظاره ایشان سوی گلزار شویم
غزل شمارهٔ ۱۶۴۶: روز آن است که ما خویش بر آن یار زنیمغزل شمارهٔ ۱۶۴۸: ساقیا عربده کردیم که در جنگ شویم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.