گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۳۵

دم به دم از ره دل پیک خیالش رسدم
تابشی نو به نو از حسن و جمالش رسدم
یا رب این بوی طرب از طرف فردوس است
یا نسیمی است که از روز وصالش رسدم
این ز عشق است که مغزم ز طرب خیره شده‌ست
یا که جامی است که از خمر حلالش رسدم
یا چو بازی است که از عشق همی‌پراند
یا کبوتربچگان از پر و بالش رسدم
سرکشان از طرف غیب به من می آیند
وین مددها همه از لذت حالش رسدم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دم به دم از ره دل پیک خیالش رسدم
تابشی نو به نو از حسن و جمالش رسدم
هوش مصنوعی: هر لحظه از طرف دل، پیامی از خیال او به من می‌رسد و هر بار خبری تازه از زیبایی‌های او به من منتقل می‌شود.
یا رب این بوی طرب از طرف فردوس است
یا نسیمی است که از روز وصالش رسدم
هوش مصنوعی: پروردگارا، آیا این بوی شادی که مشامم را پر کرده، از بهشت است یا نسیمی است که از روز وصالش به من رسیده است؟
این ز عشق است که مغزم ز طرب خیره شده‌ست
یا که جامی است که از خمر حلالش رسدم
هوش مصنوعی: مغز من از شادی و عشق به شدت مشغول و گیج شده است، یا شاید به خاطر نوشیدنی حلالی است که از آن لذت می‌برم.
یا چو بازی است که از عشق همی‌پراند
یا کبوتربچگان از پر و بالش رسدم
هوش مصنوعی: یا مثل بازی است که از عشق دور می‌شود، یا همچون کبوترانی که از بال و پرشان رها می‌شوند.
سرکشان از طرف غیب به من می آیند
وین مددها همه از لذت حالش رسدم
هوش مصنوعی: افرادی که ستمگرند از جانب غیب به سمت من می‌آیند و تمامی این کمک‌ها به خاطر لذتی است که از حال او به من می‌رسد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۶۳۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/02/26 00:04
امین کیخا

دیوانگی بار ناییدار (منفی) دارد چون از دیو نام برده ایم و جنون از جن ولی خیرگی محترمانه تر است و خردباختگی نیز کاربرد ویژه خود را دارد