غزل شمارهٔ ۱۶۲۶
فلکا بگو که تا کی گلههای یار گویم
نبود شبی که آیم ز میان کار گویم
ز میان او مقامم کمر است و کوه و صحرا
بجهم از این میان و سخنِ کنار گویم
ز فراق گلستانش چو در امتحان خارم
برهم ز خار چون گل سخن از عذار گویم
همه بانگ زاغ آید به خرابههای بهمن
برهم از این چو بلبل صفت بهار گویم
گرهی ز نقد غنچه بنهم به پیش سوسن
صفتی ز رنگ لاله به بنفشه زار گویم
بکشد ز کبر دامن دل من چو دلبر آید
بدرد نظر گریبان چو ز انتظار گویم
بنهد کلاه از سر خم خاص خسروانی
بجهد ز مهر ساقی چو من از خمار گویم
غزل شمارهٔ ۱۶۲۵: دو هزار عهد کردم که سر جنون نخارمغزل شمارهٔ ۱۶۲۷: نظری به کار من کن که ز دست رفت کارم
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فلکا بگو که تا کی گلههای یار گویم
نبود شبی که آیم ز میان کار گویم
هوش مصنوعی: بگو تا چه زمانی میتوانم از معشوقهام شکایت کنم؟ هر شب که برمیگردم، در خستگی کار، احساساتم را بیان میکنم.
ز میان او مقامم کمر است و کوه و صحرا
بجهم از این میان و سخنِ کنار گویم
هوش مصنوعی: میان او جایگاه من است، جایی که هم کوه و هم دشت را در خود دارد. از این موقعیت به گفتمان و کنار رفتن از آن متفاوت میپردازم.
ز فراق گلستانش چو در امتحان خارم
برهم ز خار چون گل سخن از عذار گویم
هوش مصنوعی: از جدایی گلستانش به اندازهای در سختی و ناامیدی هستم که مانند خاری میشکافم و از بین دردها و رنجها، هنوز میتوانم از زیباییها و لطافتهای زندگی صحبت کنم.
همه بانگ زاغ آید به خرابههای بهمن
برهم از این چو بلبل صفت بهار گویم
هوش مصنوعی: همه صداهای زاغ در ویرانههای بهمن به گوش میرسد، اما من چون بلبل بهار سخن میگویم.
گرهی ز نقد غنچه بنهم به پیش سوسن
صفتی ز رنگ لاله به بنفشه زار گویم
هوش مصنوعی: اگر گلی از غنچه را به زیبایی سوسن پیش بگذارم، میخواهم به رنگ لاله برای بنفشهای که پژمرده شده است، سخن بگویم.
بکشد ز کبر دامن دل من چو دلبر آید
بدرد نظر گریبان چو ز انتظار گویم
هوش مصنوعی: وقتی محبوب بیاید و با نگاهش به من توجه کند، از غرور و خودبینیام به شدت آسیب میبینم. در این لحظه، به خاطر انتظار کشیدنم احساس ضعف و حیرتی بینظیر دارم.
بنهد کلاه از سر خم خاص خسروانی
بجهد ز مهر ساقی چو من از خمار گویم
هوش مصنوعی: به نشانه ادب، کلاهم را از سر برمیدارم و وقتی ساقی را میبینم، شاد و سرشار از عشق و انرژی مانند من، از حالتی ناشی از خمار خارج میشوم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۶۲۶ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"به آفتابم (تصنیف آفتاب)"
با صدای علیرضا قربانی (آلبوم روی در آفتاب (پائیز، زمستان))
حاشیه ها
1395/10/19 08:01
نادر..
شگفتا..
ز فراق گلستانش چو در امتحان خارم
برهم ز خار، چون گل سخن از عذار گویم ..
1395/11/10 14:02
نادر..
همه بانگ زاغ آید به خرابههای بهمن
برهم از این چو بلبل صفت بهار گویم ..
1401/12/27 14:02
نوشاد رکنی
به نظر میرسد در بیت 5، «گروی» یعنی گرویی به جای «گرهی» صحیحتر باشد. (به اعتبار »نقد غنچه»).
1404/02/05 06:05
هادی
بجهم از این میان و سخنِ کنار گویم؟!