غزل شمارهٔ ۱۶۲۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۶۲۲ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۶۲۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۶۲۲ به خوانش کیوان عاروان
حاشیه ها
عجب آسمان چه بارد که زمین مطیع نبود
تو هر آنچ پیشم آری چه کنم که برنتابم
به خدا میگه من چه کار کنم که هر نعمتی به من می دی و هرچه پیش میاری همیشه مطیع باشم و طاقت بیاورم...
آسمان چرا می بارد وقتی که زمین مطیع نمی شود...آسمان خداست و زمین ما آدمها...
« تو نه آن شکرجوابی که جواب من نیایی
مگر احمقم گرفتی که سکوت شد جوابم »
ضرب المثل معروف : « جواب ابلهان خاموشی است» به صراحت در مصرع آخر این غزل آمده به گونه ای که به طور مشخص ، در زمان حیات مولانا هم این ضرب المثل کاربرد داشته و مولانا با کنایه به معشوق، از آن استفاده نموده .
بنابراین ، عمر ضرب المثل یاد شده، حداقل از 800 سال بیشتر است.
--------------------------------------------------
آیا در بیت آخر « تو نه آن شکر جوابی که جواب من نیابی» درست تر به نظر نمیرسه؟
همان«جواب من نیایی »صحیح است
در موسیقی رسمی است به عنوان سوال و جواب که سازی نتی را مینوازد و ساز دیگر جوابش را با نواختن همان نت یا نتی دیگر میدهد که میگویند در جوابش می آید.
اینجا شاعر گلایه میکند که چرا با بانگ خوشت در جواب آوای حزین من نمی آیی
بیت ۱۴ :
تو چو بوبک ربابی به ستیزه تن زدستی
من خسته از ستیزت به نفیر چون ربابم
درباره «بوبک ربابی» کمی جستجو کردم و دریافتم که بوبک یا بوبکر ربابی، شخصیتی مثالی در ادبیات فارسی است که نوازنده رباب یا خنیاگر بوده و در عین حال، وجه بارز شخصیت او، سکوت و سخن نگفتن بودهاست و این پارادوکس شغل خنیاگری و نوازندگی با روزه سکوت دایمی بوبکر به شخصیت او وجهی نمادین داده و به همین دلیل به عنوان نماد سکوت یا خودداری و کنارهگیری در بیت بالا و نیز در بیتی که پس از این حاشیه میآید، به کار رفتهاست.
لب بسته چو بوبک ربابی
آن داد و گشاد و آن عطا کو
البته مولانا در غزل شماره ۸۰ دیوان شمس (در نرم افزار گنجور) از این شخصیت به عنوان نماد خنیاگری و طنازی بهره گرفته است
ای فتنهی هر روحی، کیسهبُر هر جوحی
دزدیده رباب از کف بوبکرِ ربابی را
سنایی نیز می گوید
این چه بود ای جان که ناگه آتش اندر من زدی
دل ببردی و چو بوبکر ربابی تن زدی