غزل شمارهٔ ۱۶۲۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۶۲۳ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
با سلام و عرض تشکر
در مصرع دوم بیت چهارم کژدم صحیح به نظر می اید نه کزدم. حدس می زنم اشتباه تایپی رخ داده.ممنون
سلام
خوشحال میشم اگر کسی این غزل رو معنی کند
سلام
خظاب به غلی:
بنده وقتی توضیحات مربوط به این غزل را خواندم کمی متوجه معنای شعر شدم. لذا مظلب را عینا از کتاب ده جلدی فروزانفر جهت استفاده شما نوشتم:
- افلاکی در سبب انشا این غزل قصه ذیل را آورده است:
" همچنان در خانه پروانه سماع عظیم بود ، حضرت مولانا شورهای بینهایت فرمود مگر سید شرف الدین با پروانه بگوشه ای رفته و بمساوی مشغول شد و او از سر ضرورت می شنید فی الحال مولانا سر آغاز کرد و این غزل را فرمود . شعر: هذیان که گفت دشمن بدرون خود شنیدم . . . "
درود. گفته میشود از دل به دل راهی است، عرفا میگویند این به معنای واقعی کلمه است یعنی از دل روزنی به دل دیگری است که میشود با آن ارتباط برقرار کرد و میگویند دانش کوانتوم که امروز بر سر زبانهاست این را به صورت آزمایش پذیر در آورده است و به زودی بر همه ارائه خواهد شد و به قول خودمانی دانشمندان از عرفا جلو میزنند و خیلی چیزهایی که قبلاََ به نظر افسانه و جادو جنبل میآمد به زودی وارد حیطه علم و تکنولوژی میشود. در این شعر مولانا میگوید از راه این روزن فهمیدم که دیگری حرف بدی در دلش به من زد اما ما چون با خود شناسی و شناخت شیاطین به این قدرت رسیده ایم پس به آن دیگری خرده نمیگیرم و میگویم تقصیر خودم بوده است. این اخلاق را عرفا دارند که میگویند من و تو یک آدمیم در دو زاویه دید بنابراین نباید با هم جدل کنیم که این فکرها از آن ما آدمها نیست و شیاطین آن را به ما القا میکنند و ما در مقابل هم فرق چندانی نداریم من نه از تو بیشترم و نه کمتر منتها من میگویم عنب تو میگویی انگور پس راه عشق را در پیش میگیرند و حتی به دشمن خودشان با نگاه نصیحت و آموزش تندی میکنند