غزل شمارهٔ ۱۶۲۱
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۶۲۱ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
غزل شمارهٔ ۱۶۲۱ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۶۲۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۶۲۱ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
به زبان خموش کردم، که دل کباب دارم*
دل تو بسوزد ار من ز دل کباب گویم
به نظرم در مصرع اول "گردم" بهتر باشه
در مصرع دوم بیت دوم کلمه پنهان با کلمات جایگزین شود. (مطابق با قرائت صوتی دکتر سروش در مجموعه
در حاشیه قبل کلمات درج نشدند نمی دانم چرا؟
به جای پنهان باید گفته شود: به نهان
سلام
بنده هم با آقا کامران موافق هستم
به جای "پنهان" باید نوشته شود "به نهان"
با تشکر.
در بیت 12 بنی قحافه درست است که منظور ابوبکر است
پنهان از کسی پرسیدن ؟؟؟
به نهان از کسی پرسیدن، چون با او به خلوت نشستم خواهم پرسید و به شما پاسخ خواهم داد .
پنهان ازاو از که می پرسد؟؟
بنی قحانه غلطه درستش بنی قحافه هست
---
پاسخ: با تشکر، «قحانه» با «قحافه» جایگزین شد.
سلام نازنینانم.
برای اون توضیحات دوستان واژه ی " پنهان" در مصرع ( پاره) چهارم ، درست همان " پنهان " هست ولی با گویش و بر وزن " به نهان" باید خوانده شود. به اینصورت Pe nahaan
در جواب نازنینم جناب یا بانو ادب دوست ، اون واژه ی " پنهان" در اینجا ، کامل یک اختصار جمله ای رو با خود داره ( پنهان از شما باشد ) و حتی بصورت قید حالت " پنهانی" را در خودش مضمر دارد ، فلذا بر اساس نسخه لیدن ، " پنهان" درست هست ولی با همان وزن ( سنگینا ) که عرض کردم.
در حین خواندن دکتر سروش هم اگر دقت شود ، " پ" _ نهان بیشتر بگوش می رسد. سپاسگزارم
جناب دکتر زهره وندی عزیز،
آیا در بنهان ( پنهانی، نهانی ) ایراد واشکال مانایی ، دستوری یا زبانی موجود است که آقای سروش باید
" په- نهان " بخوانند؟؟
نادرست خواندن واژه برای بر طرف کردن مشکل وزن؟؟
با پوزش
شمس نموده تابشی، بر رخِ ماهِ مولوی ...
در بیت دوم به نهان درست است
سلام
«پنهان» درسته چون در اینجا پنهان بع معنی راز و سر هست که میفرماید: راز را از او میپرسم.. اما نهان بیشتر به معنی غیب است و در سوره تکویر یکی از نامهای شیطان نیز میباشد
خسته نباشید و با سپاس
میتونید من رو توی معنی بیت 10 (چو ز افتاب زادم...) کمک کنید
و ایا بیت ششم از لحاظ معنایی به بیت 5 مربوطه؟
دوست عزیز آقای علی،
معنی بیت 10 را میبایستی در حکمت «اشراق» که مولانا خود متعلق به آن بود جست.
حکمت اشراق را نظریه این بود که: «هستی غیر از نور چیزی نیست و هرچه در جهان است و بعد از این به وجود میآید نور است، لذا جهان جز اشراق نمیباشد. منتها بعضی از نورها رقیق است و برخی غلیظ و برخی از انوار ذرات پراکنده دارد و پارهای دیگر دارای ذرات متراکم است و همانگونه که نورهای قوی بر ضعیف میتابد نورهای ضعیف هم بسوی انوار قوی تابش دارد. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و به دیگران میتابد، همانگونه که نورهای دیگران به او میتابد. بمناسبت اینکه از انسان به دیگران نور تابیده میشود انسان فیاض است و میتواند به دیگران نور برساند و از نور سایرین روشن شود.»
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم
به قدم چو آفتابم به خرابهها بتابم
بگریزم از عمارت سخن خراب گویم
چو ز آفتاب زادم به خدا که کیقبادم
نه به شب طلوع سازم نه ز ماهتاب گویم
سلام بر شما. ادب دوستان.
با توجه به صورت نوشتاری برخی کلمات در اشعار مولانا به نظر میرسد جناب ایشان با آهنگ شرقی ( چیزی شبیه آهنگ زبان افغانی امروزی) سخن می گفته است و تلفظ گفتاری ایشان در اشعارش نیز منعکس شده است. بنا بر این هم به ضرورت وزن شعری هم احتمالآ با توجه به نکته پیش گفته Pe nahaan درست است.
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
«فارابی در این رابطه میگوید: کسی که به مرتبهٔ اعلای روحانی و معنوی میرسد میتواند میان روح خویش و عقل فعال رابطه ایجاد کند. یعنی بی واسطه به عقل فعال اتصال یابد و چون عقل فعال از علت اولی فیض میگیرد. پس چنین کسی به واسطهٔ عقل فعال از مبدأ اولی فیض خواهد گرفت»
استاد مروجی سبزواری سه بیت اول رو به زیبائی شرح کرده، هر کی اهلش یاعلی، سال 1400مبارک همه شعر دوستان اهل دل