اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون ز صورت برتر آمد آفتاب و اخترم
از معانی در معانی تا روم من خوشترم
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید و ستارهها از ظاهر بالاتر جای میگیرند، من از درک معانی به سمت معانی زیباتر میروم و احساس خوشایندتری دارم.
در معانی گم شدستم همچنین شیرینتر است
سوی صورت بازنایم در دو عالم ننگرم
هوش مصنوعی: من در دنیای معانی و مفهومها غرق شدهام و این برایم خوشایندتر است. به همین دلیل، به ظواهر و صورتها توجه نمیکنم و در هیچیک از دنیاها به آنها نمینگرم.
در معانی می گدازم تا شوم همرنگ او
زانک معنی همچو آب و من در او چون شکرم
هوش مصنوعی: من در معناهای مختلف غوطهور میشوم تا به رنگ او درآیم، زیرا معنا مانند آب است و من در آن مانند شکر هستم.
دل نگیرد هیچ کس را از حیات جان خویش
من از این معنی ز صورت یاد نارم لاجرم
هوش مصنوعی: هیچ کس نباید از زندگی و جان خودش ناامید شود. من به همین دلیل از ظواهر و جنبههای سطحی زندگی دوری میکنم و به معنای عمیقتری میپردازم.
می خرامم من به باغ از باغ با روحانیان
چون گل سرخ لطیف و تازه چون نیلوفرم
هوش مصنوعی: من به آرامی در باغ قدم میزنم و با روحانیان در ارتباط هستم، مانند گل سرخ لطیف و تازه و چون نیلوفر هستم.
کشتی تن را چو موجم تخته تخته بشکنم
خویشتن را بسکلم چون خویشتن را لنگرم
هوش مصنوعی: به مانند موجی که کشتی را تکان میدهد، من هم جسم خود را به تکههای کوچک تقسیم میکنم. سپس خود را به آرامی در دریا رها میکنم، زیرا مانند یک لنگر به وجود خودم وابستهام.
ور من از سختی دل در کار خود سستی کنم
زود از دریا برآید شعلههای آذرم
هوش مصنوعی: اگر من به خاطر دشواریهای قلبیام در انجام کارهایم کسالت به خرج دهم، به زودی شعلههای آتش درونم از دل دریا سربرمیآورد.
همچو زر خندان خوشم اندر میان آتشش
زانک گر ز آتش برآیم همچو زر من بفسرم
هوش مصنوعی: من همواره شاد و خوشحالم مانند طلا، حتی در میانه آتش. زیرا اگر از آتش بیرون بیایم، مانند طلا آب میشوم و از بین میروم.
من ز افسونی چو ماری سر نهادم بر خطش
تا چه افتد ای برادر از خط او بر سرم
هوش مصنوعی: من به زیبایی و جذابیت خط او به شدت مجذوب شدهام و از برادرم میپرسم که نتیجه این جذبیت بر من چه خواهد بود.
من ز صورت سیر گشتم آمدم سوی صفات
هر صفت گوید درآ این جا که بحر اخضرم
هوش مصنوعی: من از ظاهر و شکل به سراب صفات و ویژگیها رفتم، هر صفتی به من میگوید که به اینجا بیا که در اینجا دریای سبز و سرسبز وجود دارد.
چون سکندر ملک دارم شمس تبریزی ز لطف
سوی لشکرهای معنی لاجرم سرلشکرم
هوش مصنوعی: من همچون سکندر، که پادشاهی دارد، از نعمت شمس تبریزی بهرهمندم. بنابراین، به طور طبیعی رهبر و فرمانده لشکرهای معانی و مفاهیم هستم.
حاشیه ها
همچو زر خندان خوشم اندر میان آتشش..
این غزل به سادگی و روشنی نشان میدهد که معنی برای انسان مهمترین فضا برای رشد و بالندگی است، و شیرینی انسان در آب معنی روی میدهد و پیدا میشود، پس ملک داری ما و شاهی ما در معنی باید صورت گیرد نه صورتها که مادی هستند و از سختی برخوردارند و ناگزیر سخت شدن دل را نیز به همراه دارد، در حالیکه دنیای معنی از لطافت برخوردار است، او میگوید من به لطف شمس تبریزی در دنیای معنی سرلشکر شده ام، و این میرساند که دنیای معنی چقدر پر توان است، و قدرتی بسیار بیشتر از دنیای صورت و ماده دارد، معنیها همواره نو میشوند و به یک دیگر چون باغهای تو در تو راه دارند، این نگرش به اصطلاح اشراقی است و با مکتب مشایی فرق دارد، و سهروردی جنبه فلسفی آن را گسترش داده است و آن را از تبار اندیشه خسروانی ایرانی میشناسد که از فر ایزدی ناشی میشود که همیشه در کار است و نو میشود و هر کسی میتواند با آن ارتباط برقرار کند، اومی گوید من این را از ابن سینا دریافتم که او فرصت تکمیل آن را نیافت، البته ملا صدرا هم سپس در تکمیل آن کوشید و این راه همیشه باز و پهناور است
بر عکس فر ایزدی، رحمت ایزدی است که شامل کسانی میشود که از دستورات خشک سرپیچی کرده اند و اگر دوباره به آن خشکی و سختی باز گردند از رحمت الهی برخوردر میشوند، جلال دین بر عکس میگوید هر گاه که دل من سخت شد و از لطافت بیرون آمد، آنگاه آتشی از سوی معنی به سراغ او میآید و دوباره زر او را نرم و فروزان میکند
سهروردی میگوید فر ایزدی به درون انسان فرهمند میرود و او را درخشان میکند، اینگونه انسان هم به دنبال بالندگی خود است و هم به دنبال انسان فرهمند میگردد همان گونه که شمس و جلال دین یکدیگر را یافتند، اکنون جلال دین این فر را که در ادبیات سهروردی به فرشته و سیمرغ تعبیر میشود، بسیار ارزشمند و دقیق مورد بررسی قرار میدهد و در کتاب مثنوی معنوی خود که من آن را "ماه نامه" مینامم، در یافتن و گسترش معنیها کوشش بی نظیری را دنبال میکند