گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۸۶

خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم
خویش را چون سرکه دیدم در شکر آمیختم
کاسه پرزهر بودم سوی تریاق آمدم
ساغری دردی بدم در آب حیوان ریختم
دیده پردرد بودم دست در عیسی زدم
خام دیدم خویش را در پخته‌ای آویختم
خاک کوی عشق را من سرمه جان یافتم
شعر گشتم در لطافت سرمه را می بیختم
عشق گوید راست می گویی ولی از خود مبین
من چو بادم تو چو آتش من تو را انگیختم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم
خویش را چون سرکه دیدم در شکر آمیختم
هوش مصنوعی: زمانی که خودم را مانند خار حس کردم، به سمت گل رفتم و دور شدم. و زمانی که خودم را مانند سرکه تشخیص دادم، در شکر حل شدم.
کاسه پرزهر بودم سوی تریاق آمدم
ساغری دردی بدم در آب حیوان ریختم
هوش مصنوعی: من پر از درد و زهر بودم و حالا به سمت درمان و نجات آمده‌ام. دردی که داشتم را در آب حیات ریختم تا بهبود یابم.
دیده پردرد بودم دست در عیسی زدم
خام دیدم خویش را در پخته‌ای آویختم
هوش مصنوعی: در دلم درد و ناراحتی بود، در تلاش بودم که به عیسی (اسلام) پناه ببرم و در این مسیر خود را در کمال و بلوغ یافتم.
خاک کوی عشق را من سرمه جان یافتم
شعر گشتم در لطافت سرمه را می بیختم
هوش مصنوعی: من خاک کوی عشق را به عنوان گنجینه‌ای ارزشمند یافتیدم و جانم را از آن سرمه می‌سازم. در لطافت این سرمه، خود را مثل یک شعر زیبا احساس می‌کنم.
عشق گوید راست می گویی ولی از خود مبین
من چو بادم تو چو آتش من تو را انگیختم
هوش مصنوعی: عشق به من می‌گوید که تو حق را می‌گویی، اما خودت را زیر سوال نبر. من مانند باد هستم و تو مانند آتش. من تو را شعله‌ور کرده‌ام.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۵۸۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1403/04/28 01:06
عباس جنت

خاک کوی عشق را من سرمه جان یافتم

شعر گشتم در لطافت سرمه را می بیختم

 شعر در اینجا به معنی مو است  یعنی مثل مو لطیف شدم