غزل شمارهٔ ۱۵۷۱
در عشق قدیم سال خوردیم
وز گفت حسود برنگردیم
زین دمدمهها زنان بترسند
بر ما تو مخوان که مرد مردیم
مردانه کنیم کار مردان
پنهان نکنیم آنچ کردیم
ما را تو به زرد و سرخ مفریب
کز خنجر عشق روی زردیم
بر درد هزار آفرین باد
باقی بر ما که یار دردیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در عشق قدیم سال خوردیم
وز گفت حسود برنگردیم
هوش مصنوعی: در عشق قدیمی تجربههای زیادی کسب کردیم و به خاطر حرفهای حسودان به عقب بازنگشتیم.
زین دمدمهها زنان بترسند
بر ما تو مخوان که مرد مردیم
هوش مصنوعی: از این سر و صداها و جنجالها بترسید. بر ما نندازید که ما مردانی هستیم که در مقابل سختیها ایستادهایم.
مردانه کنیم کار مردان
پنهان نکنیم آنچ کردیم
هوش مصنوعی: باید کارهای مردانه و شجاعانهامان را با افتخار انجام دهیم و آنها را پنهان نکنیم.
ما را تو به زرد و سرخ مفریب
کز خنجر عشق روی زردیم
هوش مصنوعی: ما را به رنگهای زرد و قرمز فریب نده؛ زیرا دلمشغولی عشق باعث شده که رنگ چهرهمان دگرگون شود.
بر درد هزار آفرین باد
باقی بر ما که یار دردیم
هوش مصنوعی: بر مشکلات و رنجهای فراوان، درود باد بر ما که با هم در این دردها شریکیم.