گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۵۷

یا رب توبه چرا شکستم
وز لقمه دهان چرا نبستم
گر وسوسه کرد گرد پیچم
در پیچش او چرا نشستم
آخر دیدم به عقل موضع
صد بار و هزار بار رستم
از بندگی خدا ملولم
زیرا که به جان گلوپرستم
خود من جعل المهوم هما
از لفظ رسول خوانده استم
چون بر دل من نشسته دودی
چون زود چو گرد برنجستم
این‌ها که نبشتم از ندامت
آن وقت نبشته بود دستم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا رب توبه چرا شکستم
وز لقمه دهان چرا نبستم
هوش مصنوعی: ای خدا، چرا توبه‌ام را شکستام و چرا نتوانستم از لقمه‌ای که در دهانم بود خودداری کنم؟
گر وسوسه کرد گرد پیچم
در پیچش او چرا نشستم
هوش مصنوعی: اگر وسوسه‌ام کند و در دام پیچیدگی‌های او بیفتم، پس چرا همچنان در سکون و آرامش نشسته‌ام؟
آخر دیدم به عقل موضع
صد بار و هزار بار رستم
هوش مصنوعی: در نهایت متوجه شدم که برای درک و عقل خود بارها و بارها تلاش کرده‌ام.
از بندگی خدا ملولم
زیرا که به جان گلوپرستم
هوش مصنوعی: من از خدمت به خدا خسته‌ام، چون جانم را برای محبت چیزی دیگر فدای می‌کنم.
خود من جعل المهوم هما
از لفظ رسول خوانده استم
هوش مصنوعی: من خودم از کلمه "پیامبر" به عنوان یک عنوان استفاده کرده‌ام.
چون بر دل من نشسته دودی
چون زود چو گرد برنجستم
هوش مصنوعی: دودی که بر دل من نشسته، حالتی است که به سرعت مانند گرد و غبار اطرافم را فرا گرفته است.
این‌ها که نبشتم از ندامت
آن وقت نبشته بود دستم
هوش مصنوعی: این جملات به نوعی اشاره به احساس پشیمانی و ندامت دارند، به این معنا که نوشته‌ها و افکاری که در گذشته به آنها پرداخته شده، در حال حاضر نتیجه‌ی ندامت و پشیمانی را به همراه دارند. به نوعی، گوینده از اقداماتی که در گذشته انجام داده ابراز ندامت می‌کند و این احساس را به روشنی بیان می‌کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۵۵۷ به خوانش عندلیب