گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۲۱

من از عالم تو را تنها گزینم
روا داری که من غمگین نشینم؟!
دل من چون قلم اندر کف توست
ز توست ار شادمان و گر حزینم
به جز آنچه تو خواهی من چه باشم؟
به جز آنچه نمایی من چه بینم؟
گه از من خار رویانی گهی گل
گهی گل بویم و گه خار چینم
مرا تو چون چنان داری چنانم
مرا تو چون چنین خواهی چنینم
در آن خمّی که دل را رنگ بخشی
چه باشم من، چه باشد مهر و کینم؟
تو بودی اوّل و آخر تو باشی
تو به کن آخرم از اولینم
چو تو پنهان شوی، از اهل کفرم
چو تو پیدا شوی، از اهل دینم
به جز چیزی که دادی من چه دارم؟
چه می جویی ز جیب و آستینم؟

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من از عالم تو را تنها گزینم
روا داری که من غمگین نشینم؟!
هوش مصنوعی: من از میان تمام دنیا فقط تو را انتخاب کرده‌ام، آیا قبول می‌کنی که من به خاطر تو غمگین بمانم؟
دل من چون قلم اندر کف توست
ز توست ار شادمان و گر حزینم
هوش مصنوعی: دل من مانند یک قلم است که در دست تو قرار دارد؛ اگر شاد باشم یا غمگین، هر دو حالت از تو ناشی می‌شود.
به جز آنچه تو خواهی من چه باشم؟
به جز آنچه نمایی من چه بینم؟
هوش مصنوعی: من جز آنچه تو بخواهی چه ارزشی دارم؟ جز آنچه تو نشان می‌دهی، چه چیزی را می‌توانم ببینم؟
گه از من خار رویانی گهی گل
گهی گل بویم و گه خار چینم
هوش مصنوعی: گاهی از من بوته‌های خار می‌روید، گاهی هم گل و عطر گل را حس می‌کنم و گاهی هم خارها را می‌چینم.
مرا تو چون چنان داری چنانم
مرا تو چون چنین خواهی چنینم
هوش مصنوعی: تو مرا به هر شکل و حالتی که بخواهی می‌سازی و من هم به همان شکل در می‌آیم.
در آن خمّی که دل را رنگ بخشی
چه باشم من، چه باشد مهر و کینم؟
هوش مصنوعی: در آنجا که دل را به زیبایی و رنگ می‌دهند، من چه جایگاهی دارم و احساسات محبت و دشمنی من چه ارزشی دارند؟
تو بودی اوّل و آخر تو باشی
تو به کن آخرم از اولینم
هوش مصنوعی: تو آغاز و پایان همهٔ چیزها هستی، پس تو را می‌خواهم که به من در پایان بیافزایی، زیرا تو آغاز من نیز هستی.
چو تو پنهان شوی، از اهل کفرم
چو تو پیدا شوی، از اهل دینم
هوش مصنوعی: هرگاه تو در خفا باشی، من مانند کافران می‌شوم و زمانی که تو نمایان شوی، از اهل ایمان و دین می‌شوم.
به جز چیزی که دادی من چه دارم؟
چه می جویی ز جیب و آستینم؟
هوش مصنوعی: من چیزی جز آنچه که تو به من داده‌ای ندارم. چه چیزی را از جیب و آستین من می‌خواهی؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۵۲۱ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/12/13 01:03
ارسلان

زنده یاد لطفی در یکی از بداهه نوازی هایشان به نام "بهانه از توست" این غزل زیبا رو خوندن واقعا فوق العادس.

1394/12/10 11:03
دانیل

عمق این شعر حضرت مولانا را میتوان در صدای عرفانی قلندر وسیقی ایران استاد محمد رضا لطفی دریافت ... چه کرد این اسطوره !!!

1396/09/21 18:12
احمدیزدی

شادروان استاد محمدرضالطفی در البوم (بهانه از توست ) کنسرت دشتی در امریکا این غزل رابه بهترین شکل ممکن و پراحساس خوانده اند.یادش گرامی

1404/06/19 05:09
مهیار

آهنگ مقصود تویی معین رو حتما گوش کنین چند بیت از این غزل و البته چند غزل دیگه حضرت مولانا و شیخ بهایی هم داره به نظرم فوق‌العاده زیباست هم موسیقی قسنگی داره هم ترکیب عاشقانه و خاصی شده