اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به جان جمله مستان که مستم
بگیر ای دلبر عیار دستم
هوش مصنوعی: ای دلبر فرزانه، به جان همه ی عاشقانی که در مستی غرقند، مرا در آغوش بگیر و به خودم بیاور.
به جان جمله جانبازان که جانم
به جان رستگارانش که رستم
هوش مصنوعی: این جمله به عشق و ارادت به جانبازان و فداکارانی اشاره دارد که جان خود را برای هدفی بزرگ فدای کردهاند. در اینجا، صحبت از دلست که به جان و زندگی این افراد ارج مینهد و آنها را با شخصیتی بزرگ مثل رستم مقایسه میکند، که نماد دلیرمردی و شجاعت در فرهنگ ایرانی است. انسان در این عبارت به نوعی همدردی و احترام خود را به این افراد نشان میدهد.
عطاردوار دفترباره بودم
زبردست ادیبان می نشستم
هوش مصنوعی: من مانند عطارد در حال نوشتن و مشغول به کار بودم و در بالای سر ادیبان نشسته بودم.
چو دیدم لوح پیشانی ساقی
شدم مست و قلمها را شکستم
هوش مصنوعی: وقتی به پیشانی ساقی نگاه کردم، به شدت مست شدم و قلمها را در هم شکستیم.
جمال یار شد قبله نمازم
ز اشک رشک او شد آبدستم
هوش مصنوعی: زیبایی یار برای من همچون قبلهای است که در نماز به آن روی میآورم و اشک حسد و رغبت او، دستم را تر کرده است.
ز حسن یوسفی سرمست بودم
که حسنش هر دمی گوید الستم
هوش مصنوعی: من غرق زیبایی یوسف بودم و هر لحظه زیباییاش به من یادآوری میکند که آیا من هنوز نیستم؟
در آن مستی ترنجی می بریدم
ترنج اینک درست و دست خستم
هوش مصنوعی: در حالتی که مست و سرمست بودم، تکهای از ترنج را میچیدم، اما حالا میبینم که درست و به دقت نمیتوانم این کار را انجام دهم و دستم هم خسته است.
مبادم سر اگر جز تو سرم هست
بسوزا هستیم گر بیتو هستم
هوش مصنوعی: هرگز نگذار که وجودم بیتو بماند، زیرا اگر من به غیر از تو کسی را داشته باشم، نمیخواهم که آن سرم بسوزد.
توی معبود در کعبه و کنشتم
توی مقصود از بالا و پستم
هوش مصنوعی: تو در کعبه که معبد است حضور داری و در دل من که شایسته توجه و محبت است، قرار داری.
شکار من بود ماهی و یونس
چو حاصل شد ز جعدت شصت شستم
هوش مصنوعی: ماهی مورد نظر من بود و وقتی به هدفم رسیدم، از زیبایی و تماشای آن لذت بردم.
چو دیدم خوان تو بس چشم سیرم
چو خوردم ز آب تو زین جوی جستم
هوش مصنوعی: وقتی که سفرهات را دیدم، چشمانم سیر شده و از زلال آب تو، به راحتی فرار کردم.
برای طبع لنگان لنگ رفتم
ز بیم چشم بد سر نیز بستم
هوش مصنوعی: برای اینکه از نگاه بد دیگران در امان بمانم و به چشمزخم دچار نشوم، به طور احتیاطی و با احتیاط بیشتری حرکت کردم.
همان ارزد کسی کش می پرستد
زهی من که مر او را می پرستم
هرکس به اندازه چیزی که میپرستد ارزش دارد ( صفات معبود در عابد تجلی دارد و ارزش هر فرد به اندازه معبودی هست که برای خود اختیار میکند )، پس خوش به حال من که او را میپرستم
ببرد از کسی کآخر ببرد
به سوی عدل بگریزید ز استم
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی که به دنبال عدالت است، باید از اتفاقات ناعادلانه دوری کند و خود را از آنها جدا نماید، زیرا در نهایت، حقیقت و عدالت حاکم خواهد شد.
چو ری با سین و تی و میم پیوست
بدین پیوند رو بنمود رستم
هوش مصنوعی: وقتی که ری که با حروف سین، تی و میم ترکیب شد، سبب شد که رستم به این پیوند توجه کند.
یقین شد که جماعت رحمت آمد
جماعت را به جان من چاکرستم
هوش مصنوعی: به طور قطع مطمئن شدم که گروهی از رحمت و محبت آمدند، و من به این گروه با جان و دل خدمتگزار هستم.
خمش کردم شکار شیر باشم
که تا گوید شکار مفترستم
هوش مصنوعی: سکوت کردم تا بتوانم به شکار شیر بروم، چون وقتی میگوید که شکار من است، باید آماده باشم.
حاشیه ها
دفتر باره خیلی زیباست مثل شکم باره!واشاره است به عطارد که کاتب گردون است و ستاره ی اهل ادب
1394/09/23 22:11
ali tarefi
زیباست واقعا زیباست.شعر عشق است
همایون شجریان این مثنوی را به استادی تمام اجرا کرده است.
1395/02/09 20:05
شهاب طاهری
سلام
اگر در بیت سوم "عطارد" همان سیاره نزدیک به خورشید است باید "عُطارُد" و اگر منظور ستاره ای است از ستاره های خنس در آسمان دوم باید "عُطارِد" خوانده شود.
البته من فکر میکنم که دومی درست باشه.
1395/02/10 15:05
بابک چندم
شهاب طاهری گرامی،
عطارد و یا تیر و (Mercury) در علم هیئت و نجوم سبک قدیم حاکم بر علم و دانش و عقل و منطق است و نمادش هم کتاب... در اینجا اشاره به اوست که بالادست ادیبان می نشسته...
1396/05/24 02:07
محمد طرفی
واقعا این شعر عالی هست پیشنهاد میکنم با صدای همایون شجریان گوش بدید خیلی عالی هست
شعر مولانا بسیار پیچیده است
1398/02/25 10:04
علی خطیبی
دوستان فرمودند، باز هم عرض میکنم: همایون شجریان، این شعر را، با تنبورنوازیِ خارقالعادهٔ سهراب پورناظری، بینظیر اجرا کرده است. پیشنهاد میکنم تصویریاش را ببینید و بشنوید.
اطلاع از نحوه حرکت عطارد در اون زمان ؟؟ با چه وسیله ای ؟
عطارد با چشم غیر مسلح دیده میشه
چرا به جان رستگارانش که رستم؟؟؟
بیت پنجم در کتاب دیوان کبیر ذکر شده حمال یار نه جمال یار ..... حمال یار شد قبله نمازم . حمال در دهخدا چنین معنی شده : غرامت و تاوان که قومی از قوم دیگر حمل می کنند!
1401/01/30 16:03
محمد رئوف rauf۱۳۳۷@yahoo.com
با درود بر عزیزان و تفاسیرـزیبایشان. اما آن عزیزی که فرموده "حمال یار شد"یعنی" دیه بگیر یار شد "کمی از زیبایی شعر کاسته! جمال یار شد قبله نمازم اظهر من الشمس است و نیاز به تعمق و تفسیر ندارد.
استاد همایون جان شجریان چه زیبا خواندند
1401/12/28 12:02
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
در این غزل مولانا اشاره ای دارد به زمانی که درگیر کتاب و دفتر و مدرسه بود و به اصطلاح به دنبال علم قال بود و نیز نشان می دهد که قبل از ورود شمس، با ادباء سر و کار داشته حداقل با دیوان و شعر ادیبان
دفتر باره بودن یعنی زیاد اهل دفتر و کتاب و علم و مدرسه بودم
عطاردوار دفترباره بودم
زبردست ادیبان می نشستم
اما وقتی شمس وارد شد همه را شست و با خود برد و آن فقیه برجسته دست از همه چیز برداشت
چو دیدم لوح پیشانی ساقی
شدم مست و قلمها را شکستم
1402/04/12 16:07
سیامک یوسفی
برای درک معنی بیت دوم من آنرا چنین میپندارم:
به جان جمله جانبازان "ز جانم"
به جان رستگارانش "برستم"
یعنی از جان برستم.
1403/09/15 12:12
سیامک یوسفی
به جان جمله جانبازان ز جانم
به جان رستگارانش برستم
شاید در مصرع اول "ز جانم" درست تر است زیرا معنی کل بیت اینست که "از جان برستم"
خدا میداند
واژهها
بیت ۲: رَستن: نجات یافتن
بیت ۳: عُطارِدوار: مانندِ عطارد که پیشینیان آن را ستارۀ دانشمندان و دبیران میدانستند // دفترباره: عاشقِ خواندن و نوشتن. شیفتۀ مطالعه // زبردستِ کسی نشستن: بالا دستِ او قرار داشتن. از او برتر و بالاتر بودن
بیت ۵: آبدست: وضو. دستنماز
بیت ۷: خَستن: زخمی کردن
بیت ۸: مبادم: مرا مباد. امیدوارم برای من نباشد // سر: امید و آرزو، یا خواست و اراده // بسوزا: مخفف «بسوزاد» (فعل دعایی). امیدوارم که بسوزد
بیت ۹: کِنِشت: محلِ عبادتِ یهودیها. کنیسه
بیت ۱۰: جَعْد: (کنایه) زلف. گیسو // شَست: دام. تور
بیت ۱۱: چشمسیر: خشنود و خرسند. قانع و راضی
بیت ۱۲: لنگان: افرادِ لنگ و شل // لنگ رفتن: خود را به لنگی زدن و مانند انسانهای لنگ راه رفتن
بیت ۱۴: بُریدن: جدا شدن // اِستم: ستم. ظلم و بیدادگری
بیت ۱۵: ری: حرف «ر» از حروف الفبا
بیت ۱۶: جماعت: کنار هم قرار گرفتن. به هم پیوستن
بیت ۱۷: ظاهرا “مُفتَرَس”: احتمالاً به معنی «دریده و پاره شده» است