غزل شمارهٔ ۱۴۸۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
جولاهه ی تر دامن ِ ما تار بِدَرّید
می گفت ز ِ مستی که تَر از تار ندانم
جولاهه اینجا به معنی عنکبوت یا «تار تَنَک» است. عنکبوت برای تنیدن ِ تار از مایع ِ لزجی که از خودش خارج می کند استفاده می کند.
تَر دامن هم صفت ِ مشخص ِ عنکبوت است هنگامی که دامنش از ماده ی لزج و چسبناک ِ تار تنیدن تر است و هم «تر دامن» به معنی گناهکار و ناپاک به کار می رود.
می گوید که عنکبوت ِ تر دامن ِ ما زد تار را پاره کرد. و می گفت که از مستی «تَر» (مصالح ِ ساخت ِ تار) را از «تار» تشخیص نداده است!
جولاهه به معنی بافنده است. یک شغل و پیشه است که گاهی به کنایه برای عنکبوت بکار بردهاند. در اینجا منظور اولی است نه عنکبوت.
مولانا در غزلهای دیگر نیز شغل جولاهه را استفاده کرده است:
مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه
صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی
دی باده مرا بُرد زِ مستی به در ِ یار
امروز چه چاره؟ که در از دار ندانم
«دار» به معنی خانه است. دیروز باده مرا در حال ِ مستی به در ِ یار برد اما امروز چه کنم که در را از خانه نمی توانم تشخیص دهم!
از چهره ی زار ِ چو زر م بود شکایت
رَستَم زِ شکایت چو زر از زار ندانم
چهره ی چون زر وجه شبه اش زردی رنگ زر است!
رَستَم زِ شکایت یعنی بی خیال ِ شکایت شدم! شکایت را رها کردم (از شکایت رها شدم!)
مانند ِ ترازو و گَز ام من؛ که به بازار
بازار همی سازم و بازار ندانم
بازار همی سازم یعنی معامله ها را جوش می دهم. گَز ابزار ِ اندازه گیری یِ طول (مثلن برای پارچه) است و ترازو ابزار ِ اندازه گیری یِ وزن. می گوید مثل ِ ترازو و گَز، کار ِ بازار را راه می اندازم اما بازار ندانم
در اصبع ِ عشق ام چو قلم. بی خود و مضطر
طومار نویسم من و طومار ندانم
اصبع یعنی انگشت
مانند ِ قلمی هستم در انگشتان عشق که بدون این که خودم بدانم و به فرمان نویسنده (عشق)، چیزهایی می نویسم که خودم نمی دانم چیست
این غزل شرح حالیست بر زمانی که سالک الی الله چنان در سلوک و جذبه مستغرق می شود که توجه به هیچ مسئله حتی سلوک خود ندارد. عارفی که از معرفت خود هم بی خبر است . نظر او فقط به حقست و بس.
باسلام و احترام؛
درخخصوص بیت زیر :
چون چنگم از زمزمه خود خبرم نیست
اسرار همیگویم و اسرار ندانم
در مصرع اول سکته وجود دارد. و اگر به صورت زیر نوشته شود درست خواهد شد.
چون چنگم و از زمزمه ی خود خبرم نیست ....
و حتی در نسخه ای (در کدام نسخه درست یادم نیست) به صورت زیر آمده است :
من چنگم و از زمزمه ی خود خبرم نیست
با یار چنانم که خود از یار ندانم...
سلام
ببخشید میشه لطفا بیت 6 رو معنی کنید ؟
منظور از کر و کار چیه؟
این غزل یکی از زیباترین غزلهای مولاناست. در بیتی که شما درباره آن میپرسید در این بیت از صنعت مراعات نظیر استفاد شده کلمه «کور» در مصرع اول و در مصرع دوم کر (کر و کور مراعات نظیر است) و همچنین ریتم ابیات قبل هم حفظ شده است. پر و پار ... کر و کار ... تر و تار ...
مضافا اینکه کر میتواند معنی «توان» هم بدهد که بیربط به کار نیست.
بنده در این 40 سال عمرم،غرق در مهندسی و ریاضی و فرمول ها بوده ام و بتازگی دنیای آرام بخش و تعالی بخش و شیرین ادبیات را درک کرده ام.حیف که دیر آگاه شدم.اما الحمدلله شما عزیزان با نوشتن شرح ها،خیلی به بنده ی نو آموز کمک میکنید،دست شما را می بوسم.از استاد حداد عادل و الهی قمشه ای هم کمال تشکر را دارم.
جولاهه یعنی بافنده، نساج، کسی که از تارهای پشم، کتان و ... پارچه یا دیگر منسوجات میسازد.
جولاه ترک ِجولاهی کند برای طلبِ وزیری، همه عالم برهنه و عور بمانند. (فیهما فیه)
ارتباط جولاهه و تار در این بیت مربوط به این است؛
جولاهه تردامن ما تار بدرید
میگفت ز مستی که تر از تار ندانم
شاید مولوی جولاهه را برای این منظور در این شعر استفاده کرده که انجام این شغل دقت زیادی لازم دارد که با مستی در تضاد است. (جولاههی مست) ترکیب طنزی را بوجود میآورد.
لینک به ویدئو ؛ در شرح معنی شغل جولاهه که در عنوان این ویدئو در لینک یوتیوب به اشتباه ریسندگی نوشته شده است. ریسندگی، رنگرزی و جولاهگی ۳ شغل (یا فرآیند) متفاوت بودهاند.