غزل شمارهٔ ۱۴۸۱
ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم
چون شمع به پروانه مظلوم رسیدیم
یک حمله مردانه مستانه بکردیم
تا علم بدادیم و به معلوم رسیدیم
در منزل اول به دو فرسنگی هستی
در قافله امّت مرحوم رسیدیم
آن مه که نه بالاست نه پست است بتابید
وآنجا که نه محمود و نه مذموم رسیدیم
تا حضرت آن لعل که در کون نگنجد
بر کوری هر سنگدلِ شوم رسیدیم
با آیت کرسی به سوی عرش پریدیم
تا حیّ بدیدیم و به قیّوم رسیدیم
امروز از آن باغ چه بابرگ و نواییم
تا ظن نبری خواجه که محروم رسیدیم
ویرانه به بومان بگذاریم چو بازان
ما بوم نهایم ار چه در این بوم رسیدیم
زنّار گسستیم بر قیصر رومی
تبریز ببر قصّه که در روم رسیدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم
چون شمع به پروانه مظلوم رسیدیم
هوش مصنوعی: ما مانند شمعی هستیم که عشق در وجودمان شعلهور است و همچون پروانهای که به سوی شمع میرود، به عشق دیگران گرازی داریم و تحت تأثیر آن قرار میگیریم.
یک حمله مردانه مستانه بکردیم
تا علم بدادیم و به معلوم رسیدیم
هوش مصنوعی: با شور و هیجان مردانهای به میدان رفتیم تا نشانمان را بزنیم و به حقیقت و واقعیت دست پیدا کنیم.
در منزل اول به دو فرسنگی هستی
در قافله امّت مرحوم رسیدیم
هوش مصنوعی: در اولین منزل، دست کم دو فرسنگ با تو فاصله داریم و در کاروان امت مرحوم به مقصد رسیدهایم.
آن مه که نه بالاست نه پست است بتابید
وآنجا که نه محمود و نه مذموم رسیدیم
هوش مصنوعی: ماه که نه در بالا است و نه در پایین، تابیده است و ما به جایی رسیدهایم که نه خوب و نه بد وجود دارد.
تا حضرت آن لعل که در کون نگنجد
بر کوری هر سنگدلِ شوم رسیدیم
هوش مصنوعی: ما به مرحلهای رسیدیم که آن گوهر نایاب و بزرگ که در هیچ چیزی نمیگنجد، به دست کوردلان و بدخواهان رسید.
با آیت کرسی به سوی عرش پریدیم
تا حیّ بدیدیم و به قیّوم رسیدیم
هوش مصنوعی: با آیهی کرسی به سمت عرش و جایگاه الهی رفتیم، تا به مرحلهای رسیدیم که زندگی را مشاهده کردیم و به اصول و حقیقت عالم تحقق پیوستیم.
امروز از آن باغ چه بابرگ و نواییم
تا ظن نبری خواجه که محروم رسیدیم
هوش مصنوعی: امروز در این باغ با زیبایی و سر و صدایی خوشحالیم تا فکر نکنی که به ناامیدی و بیاحساسی رسیدهایم.
ویرانه به بومان بگذاریم چو بازان
ما بوم نهایم ار چه در این بوم رسیدیم
هوش مصنوعی: بگذاریم ویرانی را به یادگیریامان، چرا که ما در این سرزمین به پرواز درنمیآییم، هرچند که در این سرزمین حضور داریم.
زنّار گسستیم بر قیصر رومی
تبریز ببر قصّه که در روم رسیدیم
هوش مصنوعی: ما پیمان را با قیصر رومی شکستیم، به تبریز برو و داستان را بگو که در روم به چه حالتی رسیدیم.
حاشیه ها
1396/09/24 23:11
لیلی
امت مرحوم اینجا معناش چیه؟
1396/09/25 10:11
روفیا
یعنی آنگاه که از هستی رستیم مشمول رحمت قرار گرفتیم.
1400/01/23 12:03
پاسخ به لیلی
منظور از «امت مرحوم»، یعنی مسلمانان. همان اصطلاح «امّت مرحومه» است که در روایات به امّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم اطلاق شده است؛ یعنی این امّت مورد رحمت خدا قرار میگیرند.
1400/02/22 12:04
غبار ره
مولانا در مثنوی در داستان شیر و گرگ و روباه حدیث امت مرحومه را به زیبایی و شیوایی تفسیر کرده است