گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۸

از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
از پی آن آفتابست اشک چون باران ما
کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال
چونک هستی‌ها نماند از پی طوفان ما
جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش
رو نماید کشتی آن نوح بس پنهان ما
بحر و هجران رو نهد در وصل و ساحل رو دهد
پس بروید جمله عالم لاله و ریحان ما
هر چه می‌بارید اکنون دیده گریان ما
سر آن پیدا کند صد گلشن خندان ما
شرق و غرب این زمین از گلستان یک سان شود
خار و خس پیدا نباشد در گل یک سان ما
زیر هر گلبن نشسته ماه رویی زهره رخ
چنگ عشرت می‌نوازد از پی خاقان ما
هر زمان شهره بتی بینی که از هر گوشه‌ای
جام می را می‌دهد در دست بادستان ما
دیده نادیده ما بوسه دیده زان بتان
تا ز حیرانی گذشته دیده حیران ما
جان سودا نعره زن‌ها این بتان سیمبر
دل گود احسنت عیش خوب بی‌پایان ما
خاک تبریزست اندر رغبت لطف و صفا
چون صفای کوثر و چون چشمه حیوان ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
از پی آن آفتابست اشک چون باران ما
هوش مصنوعی: ما به دنبال شمس حقیقت و دین هستیم و اشک‌هایمان مانند باران است که ناشی از اشتیاق به آن خورشید تابناک است.
کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال
چونک هستی‌ها نماند از پی طوفان ما
هوش مصنوعی: کشتی نوح را در زمان وصال نمی‌توانیم ببینیم، زیرا پس از طوفان دیگر هیچ موجودی باقی نمانده است.
جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش
رو نماید کشتی آن نوح بس پنهان ما
هوش مصنوعی: بدن ما در دنیای وسیع و نامرئی مانند باد قرار می‌گیرد و ویژگی‌های خود را آشکار می‌کند، مثل کشتی نوح که به رغم اینکه در ظاهر پنهان است، همچنان مقام و ویژگی‌هایش معلوم می‌شود.
بحر و هجران رو نهد در وصل و ساحل رو دهد
پس بروید جمله عالم لاله و ریحان ما
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که وقتی عشق و جدایی (بحر و هجران) به رسیدن و وصال (وصل) تبدیل می‌شود، دیگر همه چیز زیبا و خوشبو می‌شود. به همین دلیل، تمامی جهانیان به مانند گل‌ها و گیاهان خوشبو و زیبا می‌شوند، که نشان از شادی و سرزندگی است.
هر چه می‌بارید اکنون دیده گریان ما
سر آن پیدا کند صد گلشن خندان ما
هوش مصنوعی: هر چه بر ما گذشته و هر اندوهی که داشتیم، حالا دیگر آن را فراموش کرده‌ایم و این غم‌ها به خاطر شادی‌هایی که داریم، کم رنگ شده است. در واقع، اکنون خوشحالی‌ها و زیبایی‌های زندگی‌مان بیشتر به چشم می‌آید و بر ما مسلط شده است.
شرق و غرب این زمین از گلستان یک سان شود
خار و خس پیدا نباشد در گل یک سان ما
هوش مصنوعی: اگر زمین را به دو قسمت شرق و غرب تقسیم کنیم، هر دو طرف مانند یک گلستان خواهند شد و دیگر نه خاری وجود خواهد داشت و نه علف هرز. همه جا پر از گل و زیبایی خواهد بود.
زیر هر گلبن نشسته ماه رویی زهره رخ
چنگ عشرت می‌نوازد از پی خاقان ما
هوش مصنوعی: زیر هر درخت بلند، دختری زیبا نشسته است و چهره‌اش مانند زهره می‌درخشد. او با زیبایی و شادی، زندگی را به نوازش در می‌آورد، انگار که در پی پادشاه ماست.
هر زمان شهره بتی بینی که از هر گوشه‌ای
جام می را می‌دهد در دست بادستان ما
هوش مصنوعی: هر زمان که چهره‌ای زیبا و دلربا ببینی که در هر گوشه‌ای، جامی را به دست می‌دهد و ما را مست و شاداب می‌کند.
دیده نادیده ما بوسه دیده زان بتان
تا ز حیرانی گذشته دیده حیران ما
هوش مصنوعی: چشم ما که از عشق و زیبایی آن معشوق غافل مانده است، بارها بوسه‌ای بر صورت آن بت‌ها زده و اکنون به قدری در حیرت و شگفتی غرق شده‌ایم که دیگر نمی‌دانیم چه کار کنیم.
جان سودا نعره زن‌ها این بتان سیمبر
دل گود احسنت عیش خوب بی‌پایان ما
هوش مصنوعی: جانی که پر از عشق و جنون است، در میان بانوان زیبا و دلبر، آرزو داریم که از زندگی لذت ببریم و این شادی بی‌پایان را تجربه کنیم.
خاک تبریزست اندر رغبت لطف و صفا
چون صفای کوثر و چون چشمه حیوان ما
هوش مصنوعی: خاک تبریز به خاطر مهربانی و زیبایی‌اش بسیار دلنشین است، مثل پاکی آب کوثر و مثل چشمه حیات.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۴۸ به خوانش آرش خیرآبادی

حاشیه ها

1400/12/01 17:03
نیما

چطور میتوانم در خوانش غزل کمک کنم؟

1402/05/17 16:08
همایون

غزل در وصف کسی است که وصف ناپذیر است و هرگز مانند او پیدا نمی شود با او بودن یعنی در کشتی نوح نشستن و نجات یافتن و در کنار او بودن یعنی در بهشت بسر بردن 

شمس انسانی متفاوت از دیگران است دیگرانی که در مذهب و باورهای دینی میخواهند به بهشت بروند و با رسیدن یک کشتی نجات از سوی پیامبری به رستگاری برسند که جلال دّین خود پیش از این از قماش آنان بود و تنها شمس میتوانست او را نجات بدهد و از آن تاریکی بیرون بیاورد

چه شانس بزرگی نصیب او شد که راه او را برای گل شدن و بهشتی شدن گشود