غزل شمارهٔ ۱۴۷۹
آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم
بر گرد حوالیگه آن خانه بگردیم
ماییم و حوالیگه آن خانه دولت
ما نعمت آن خانه فراموش نکردیم
آن خانه مردی است و در او شیردلانند
از خانه مردی بگریزیم، چه مردیم؟
آنجا همه مستیست و برون جمله خمار است
آنجا همه لطفیم و دگرجا همه دردیم
آنجا طربانگیزتر از باده لعلیم
وینجا بد و رخزردتر از شیشه زردیم
آنجای به گرمی همه خورشید تموزیم
وینجای به سردی همه چون بهمن سردیم
آنجا همه آمیخته چون شکر و شیریم
وینجا همه آویخته در جنگ و نبردیم
آنجا شه شطرنج بساط دو جهانیم
وینجا همه سرگشتهتر از مهره نردیم
چرخی است کز آن چرخ چو یک برق بتابد
بر چرخ برآییم و زمین را بنوردیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم
بر گرد حوالیگه آن خانه بگردیم
هوش مصنوعی: ما به دور آن خانهای میگردیم که صد بار در آنجا از نعمتها و لذتها بهرهمند شدهایم.
ماییم و حوالیگه آن خانه دولت
ما نعمت آن خانه فراموش نکردیم
هوش مصنوعی: ما در کنار آن خانهای هستیم که محل برکت و ثروت ماست و هرگز نعمتهای آن خانه را فراموش نکردهایم.
آن خانه مردی است و در او شیردلانند
از خانه مردی بگریزیم، چه مردیم؟
هوش مصنوعی: آن خانه متعلق به مردان است و در آن قهرمانان و دلاوران زندگی میکنند. اگر از این خانه بگریزیم، پس چه بر سر ما خواهد آمد؟
آنجا همه مستیست و برون جمله خمار است
آنجا همه لطفیم و دگرجا همه دردیم
هوش مصنوعی: در آن مکان همه غرق در شادی و خوشحالی هستند و در خارج از آنجا همه غمگین و افسردهاند. آنجا همه محبت و لطف دارند، اما در دیگر جاها فقط درد و رنج وجود دارد.
آنجا طربانگیزتر از باده لعلیم
وینجا بد و رخزردتر از شیشه زردیم
هوش مصنوعی: در آنجا شادی و سروری بیشتر از شراب خالص است و اینجا حالتی زشت و رنگپریدهتر از شیشه زرد داریم.
آنجای به گرمی همه خورشید تموزیم
وینجای به سردی همه چون بهمن سردیم
هوش مصنوعی: در اینجا به دو حالت متفاوت اشاره شده است. یک جا، مانند تابستان، گرمی و نشاط وجود دارد و در جای دیگر، مانند زمستان، سردی و رکود حاکم است. به نوعی، احساسات و وضعیت موجود در هر مکان کاملاً متفاوت و متضاد هم هستند.
آنجا همه آمیخته چون شکر و شیریم
وینجا همه آویخته در جنگ و نبردیم
هوش مصنوعی: در آنجا همه با هم هماهنگ و شیرینند، مثل شکر و شیر. اما در اینجا همه در حال نبرد و مشاجرهاند.
آنجا شه شطرنج بساط دو جهانیم
وینجا همه سرگشتهتر از مهره نردیم
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر روشنی از زندگی و موقعیت انسانی اشاره شده است. در یک سو، فرد نقش یک حاکم را بر عهده دارد و به نوعی بر همه چیز تسلط دارد، در حالی که در سوی دیگر، افراد مانند مهرههایی در بازی نرد، دچار سردرگمی و بلاتکلیفی هستند. این دو دنیا، یکی با قدرت و کنترل و دیگری با گیجی و بیهدفی، contrast (تقابل) جالبی را بین وضعیتی از تسلط و وضعیتی از گمگشتگی نمایان میکند.
چرخی است کز آن چرخ چو یک برق بتابد
بر چرخ برآییم و زمین را بنوردیم
هوش مصنوعی: اگر به دور این چرخ بگردیم، همچون نوری که ناگهان برق میزند، بر گرد زمین ظهور خواهیم کرد و بر تمامی نقاط آن تسلط خواهیم یافت.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۴۷۹ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1397/01/13 08:04
وفا
آیا مصرع اول از بیت چهارم صحیح تحریر شده است؟
انجا همه مست است و برون جمله خمار است