غزل شمارهٔ ۱۴۶۸
امروز خوشم با تو جان تو و فردا هم
از تو شکرافشانم این جا هم و آن جا هم
دل باده تو خورده وز خانه سفر کرده
ما بیدل و دل با تو با ما هم و بیما هم
ای دل که روانی تو آن سوی که دانی تو
خدمت برسان از ما آن جا و موصی هم
ما منتظر وقت و دل ناظر تو دایم
در حالت آرامش در شورش و غوغا هم
از باده و باد تو چون موج شده این دل
در مستی و پستی خوش در رفعت و بالا هم
ابر خوش لطف تو با جان و روان ما
در خاک اثر کرده در صخره و خارا هم
با تو پس از این عالم بینقش بنی آدم
خوش خلوت جان باشد آمیزش جانها هم
زان غمزه مست تو زان جادو و جادوخو
خیره شده هر دیده نادان هم و دانا هم
من ننگ نمیدارم مجنونم و می دانی
هم عرق جنون دارم از مایه و سودا هم
از آتش و آب او ای جسته نشان بنگر
در آب دو چشم ما در زردی سیما هم
در عالم آب و گل در پرده جان و دل
هم ایمنی از عشقت وین فتنه و غوغا هم
زان طره روحانی زان سلسله جانی
زنار تو بربسته هم مؤمن و ترسا هم
غزل شمارهٔ ۱۴۶۷: این شکل که من دارم ای خواجه که را مانمغزل شمارهٔ ۱۴۶۹: بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امروز خوشم با تو جان تو و فردا هم
از تو شکرافشانم این جا هم و آن جا هم
هوش مصنوعی: امروز از بودن با تو خیلی خوشحالم و فردا هم از تو شکفتگی و شادی را در اینجا و آنجا به نمایش میگذارم.
دل باده تو خورده وز خانه سفر کرده
ما بیدل و دل با تو با ما هم و بیما هم
هوش مصنوعی: دل ما تحت تأثیر شوق و محبت تو قرار گرفته و از مکانی که متعلق به ماست دور شده است. ما بدون دل و در کنار تو هستیم، همچنین تو بیما نیز در کنار دل ما قرار داری.
ای دل که روانی تو آن سوی که دانی تو
خدمت برسان از ما آن جا و موصی هم
هوش مصنوعی: ای دل، تو که در آن سوی عالم هستی، ما را به خدمت رسان و پیام را به آنجا برسان.
ما منتظر وقت و دل ناظر تو دایم
در حالت آرامش در شورش و غوغا هم
هوش مصنوعی: ما همیشه منتظریم که تو در حالتی آرام و بیخیال، حتی در روزهایی که همهجا شلوغ و پرهیاهوست، حضور داشته باشی.
از باده و باد تو چون موج شده این دل
در مستی و پستی خوش در رفعت و بالا هم
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر باده و نسیم به حالتی شبیه موج درآمده است؛ در شادی و سرخوشی غرق شده و در اوج و بلندی احساس میکند.
ابر خوش لطف تو با جان و روان ما
در خاک اثر کرده در صخره و خارا هم
هوش مصنوعی: عبارت اشاره به این دارد که محبت و مهربانی تو مانند ابر، زندگی و روح ما را تحت تأثیر قرار داده است و حتی در دل سنگ و صخره نیز جای خود را باز کرده است.
با تو پس از این عالم بینقش بنی آدم
خوش خلوت جان باشد آمیزش جانها هم
هوش مصنوعی: پس از این دنیا، در کنار تو که دیگر انسانها در آن نقشی ندارند، خلوت دل به خوبی برقرار میشود و ارتباط روحها با یکدیگر به شکل زیبا و دلپذیری ادامه مییابد.
زان غمزه مست تو زان جادو و جادوخو
خیره شده هر دیده نادان هم و دانا هم
هوش مصنوعی: چشم هر نادان و دانایی به خاطر جادو و زیبایی تو خیره شده است و از غمزههای تو مست شدهاند.
من ننگ نمیدارم مجنونم و می دانی
هم عرق جنون دارم از مایه و سودا هم
هوش مصنوعی: من از دیوانگیام شرمنده نیستم و میدانی که چه حالتی از دیوانگی دارم، این حالت ناشی از عشق و احساسات عمیق من است.
از آتش و آب او ای جسته نشان بنگر
در آب دو چشم ما در زردی سیما هم
هوش مصنوعی: به تماشای چشمان ما بنگر که در آن، نشانهای از آتش و آب وجود دارد. با وجود رنگ پریدهگی چهرهام، احساسی عمیق را میتوان در چشمانم دید.
در عالم آب و گل در پرده جان و دل
هم ایمنی از عشقت وین فتنه و غوغا هم
هوش مصنوعی: در این دنیای خاکی و مادی، در دل و جان خود احساس آرامش و ایمنی از عشق تو دارم، حتی با وجود تمام آشفتگیها و هیاهویی که وجود دارد.
زان طره روحانی زان سلسله جانی
زنار تو بربسته هم مؤمن و ترسا هم
هوش مصنوعی: از آن دسته موهای روحانی که به جانم پیوسته، تو با این زنجیر، مرا به خود بستهای؛ ایمانی دارم که هم به مؤمنان و هم به غیرمؤمنان تعلق دارد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۴۶۸ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
غزل شمارهٔ ۱۴۶۸ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۴۶۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/10/09 13:01
نادر..
از باده و باد تو چون موج شده این دل
در مستی و پستی خوش در رفعت و بالا هم..
1401/12/02 03:03
سفید
ای دل که روانی تو آن سوی که دانی تو...