گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۶۷

این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم
یک لحظه پری شکلم یک لحظه پری خوانم
در آتش مشتاقی هم جمعم و هم شمعم
هم دودم و هم نورم هم جمع و پریشانم
جز گوش رباب دل از خشم نمالم من
جز چنگ سعادت را از زخمه نرنجانم
چون شکر و چون شیرم با خود زنم و گیرم
طبعم چو جنون آرد زنجیر بجنبانم
ای خواجه چه مرغم من نی کبکم و نی بازم
نی خوبم و نی زشتم نی اینم و نی آنم
نی خواجه بازارم نی بلبل گلزارم
ای خواجه تو نامم نه تا خویش بدان خوانم
نی بنده نی آزادم نی موم نه پولادم
نی دل به کسی دادم نی دلبر ایشانم
گر در شرم و خیرم از خود نه‌ام از غیرم
آن سو که کشد آن کس ناچار چنان رانم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم
یک لحظه پری شکلم یک لحظه پری خوانم
هوش مصنوعی: این ظاهر من چگونه است، ای بزرگوار؟ یک لحظه شبیه پری به نظر می‌رسم و لحظه‌ای دیگر مانند پری‌خوانی می‌کنم.
در آتش مشتاقی هم جمعم و هم شمعم
هم دودم و هم نورم هم جمع و پریشانم
هوش مصنوعی: من در آتش عشق خود، هم جمع و هم منتشر هستم؛ هم مانند شمعی که می‌سوزد و نور می‌دهد، و هم مانند دودی که در فضا پراکنده می‌شود. به عبارتی، در عین یکپارچگی، از حالت و موقعیتی آشفته و پراکنده نیز برخوردارم.
جز گوش رباب دل از خشم نمالم من
جز چنگ سعادت را از زخمه نرنجانم
هوش مصنوعی: من فقط به گوش رباب توجه می‌کنم و دل خود را از خشم آزاد می‌گذارم. همچنین، هرگز نمی‌گذارم که صدای خوش زندگی به خاطر ضربات سازم آشفته شود.
چون شکر و چون شیرم با خود زنم و گیرم
طبعم چو جنون آرد زنجیر بجنبانم
هوش مصنوعی: من همچون شکر و شیر هستم و با خودم این احساس را به همراه دارم. هنگامی که طبیعت و دل عاشقم به هیجان می‌آید، زنجیرهای خودم را به حرکت درمی‌آورم.
ای خواجه چه مرغم من نی کبکم و نی بازم
نی خوبم و نی زشتم نی اینم و نی آنم
هوش مصنوعی: ای آقاجان، من چه وضعیتی دارم؟ نه مثل کبک زیبا هستم و نه همچون باز قوی. نه خوبم و نه زشت. نمی‌توانم خودم را در هیچ دسته‌ای بگنجانم.
نی خواجه بازارم نی بلبل گلزارم
ای خواجه تو نامم نه تا خویش بدان خوانم
هوش مصنوعی: من نه در بازار هستم و نه بلبل گلزار. ای خواجه، نام من را بدان که تا بتوانی مرا شناسایی کنی.
نی بنده نی آزادم نی موم نه پولادم
نی دل به کسی دادم نی دلبر ایشانم
هوش مصنوعی: من نه بندگی کسی را می‌پذیرم و نه آزاد هستم. نه مومن هستم و نه مانند آهن محکم. نه قلبی به کسی داده‌ام و نه محبوبی دارم که به او وابسته باشم.
گر در شرم و خیرم از خود نه‌ام از غیرم
آن سو که کشد آن کس ناچار چنان رانم
هوش مصنوعی: اگر من در حالتی از شرم و نیکی هستم، این حالتم از خودم نشأت می‌گیرد و نه از دیگران. من به سوی آن کسی که مرا به این حال می‌کشاند، می‌روم و ناخواسته او را دنبال می‌کنم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۴۶۷ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
غزل شمارهٔ ۱۴۶۷ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۱۴۶۷ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تصنیف "ای خواجه که را مانم""
با صدای وحید تاج (آلبوم در آتش مشتاقی)

حاشیه ها

1396/06/12 13:09
هرکه هر چه خواندم مرا خوش است

درود بر همه دوستان
در این بیت
در آتش مشتاقی هم جمعم و هم شمعم
هم دودم و هم نورم هم جمع و پریشانم
معنای واقعی دو کلمه جمع چیست تو گویی (واو یا ضمه)ما قبل پریشان نباشد بیت رنگ دیگر خواهد گرفت بدین سان که با کسره ای جمع را مضاف و پریشان را مضاف الیه خواهیم نمود
البته بازدید نسخ قدیمی از حضرت مولانا و حفظ اصالت قطعا زیبا تر و برازنده است

1397/11/25 22:01
Vafa

در آتش مشتاقی هم جمعم و هم شمعم منظور از جمع چیه آیا تفسیر خاصی داره ؟

1397/11/25 23:01
محسن ، ۲

وفاجان
در آتش مشتاقی هم جمعم و هم شمعم
جمع = خاطر جمع و آسوده خاطر

1397/11/26 17:01
بابک چندم

جمع در مقابل پریشان -> متمرکز، دارای تمرکز کامل
جمعم در مصرع اول مقابل شمعم-> یکپارچه، از هم نگسیخته
جمع و مجموع و... را در اشعار از جمله سعدی هم بسیار می بینیم، که همین مضمون را دارد -> یکپارچه، یکدست بودن، تمرکز کامل داشتن یا به عبارتی هوشیاری کامل و مطلق داشتن، کاملاً آگاه بودن...
این را در (Zen) همان زِن کردن، و در یُگا (yoga) یکی از مراحل دیانا (dhyana-> meditation) یا مراقبه آورده اند...مرحله ای است که شخص بدون تفکر، تعقل، یا تخیل کردن ( خارج از ذهن) به آگاهی، هشیاری، بیداری، با خبر بودن می رسد....
@ محسن 2
دوست عزیز
اگر که گاه می بینی من پس از نوشته شما نظر دیگری می آورم، آنرا خدای ناکرده پای عیب و ایرادگیری نزن که منظور و مقصودم هیچگاه اینچنین نیست... بلکه فقط اینکه نگاه و منظر متفاوتی نیز موجود است، همین و نه بیش از آن...

1397/11/26 17:01
محسن ، ۲

بابک جان
گمان مبر که دلگیر می شوم که بسیار خرسندم که کاملتر و جامع تر می نویسی
بسیار از نگارش شما سود می برم
هنوز سالها وقت دارم تا به کمال و احاطه ی شما برسم ، انشاالله
بردوام و پایدار باشید