غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم
آیینه نخواهد دم ای وای ز گفتارم
در آب تو را بینم در آب زنم دستی
هم تیره شود آبم هم تیره شود کارم
ای دوست میان ما ای دوست نمیگنجد
ای یار اگر گویم ای یار نمییارم
زان راه که آه آمد تا باز رود آن ره
من راه دهان بستم من ناله نمیآرم
گر ناله و آه آمد زان پرده ماه آمد
نظاره مه خوشتر ای ماه ده و چارم
غزل شمارهٔ ۱۴۵۲: ساقی چو شه من بد بیش از دگران خوردمغزل شمارهٔ ۱۴۵۴: گفتم به مهی کز تو صد گونه طرب دارم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم
آیینه نخواهد دم ای وای ز گفتارم
هوش مصنوعی: زمانی که در آینه چهرهات را میبینم، با خودم میگویم که آینه نباید حرفی بزند. وای بر من از این گفتهام!
در آب تو را بینم در آب زنم دستی
هم تیره شود آبم هم تیره شود کارم
هوش مصنوعی: در آب به یاد تو هستم و وقتی دستم را به آب میزنم، هم آب تاریک میشود و هم کار من تحت تأثیر قرار میگیرد.
ای دوست میان ما ای دوست نمیگنجد
ای یار اگر گویم ای یار نمییارم
هوش مصنوعی: ای دوست، میان ما دوستی نمیگنجد. اگر از تو بخواهم که دوست من باشی، نمیتوانم این را بگویم.
زان راه که آه آمد تا باز رود آن ره
من راه دهان بستم من ناله نمیآرم
هوش مصنوعی: از آن مسیری که آه و ناله میکند، من تصمیم گرفتهام که سکوت کنم و دیگر از آن راه نمیروم.
گر ناله و آه آمد زان پرده ماه آمد
نظاره مه خوشتر ای ماه ده و چارم
هوش مصنوعی: اگر ناله و اندوهی از آن طرف ظهور کند، ماه به تماشا میآید. ای ماه، روزهای دهم و چهاردهم را خوشتر است.