غزل شمارهٔ ۱۴۴۵
من دلق گرو کردم عریان خراباتم
خوردم همه رخت خود مهمان خراباتم
ای مطرب زیبارو دستی بزن و برگو
تو آن مناجاتی من آن خراباتم
خواهی که مرا بینی ای بسته نقش تن
جان را نتوان دیدن من جان خراباتم
نی مرد شکم خوارم نی درد شکم دارم
زین مایده بیزارم بر خوان خراباتم
من همدم سلطانم حقا که سلیمانم
کلی همه ایمانم ایمان خراباتم
با عشق در این پستی کردم طرب و مستی
گفتم چه کسی گفتا سلطان خراباتم
هر جا که همیباشم همکاسه اوباشم
هر گوشه که می گردم گردان خراباتم
گویی بنما معنی برهان چنین دعوی
روشنتر از این برهان برهان خراباتم
گر رفت زر و سیمم با سینه سیمینم
ور بیسر و سامانم سامان خراباتم
ای ساقی جان جانی شمع دل ویرانی
ویران دلم را بین ویران خراباتم
گویی که تو را شیطان افکند در این ویران
خوبی ملک دارد شیطان خراباتم
هر گه که خمش باشم من خم خراباتم
هر گه که سخن گویم دربان خراباتم
غزل شمارهٔ ۱۴۴۴: ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابمغزل شمارهٔ ۱۴۴۶: گر بیدل و بیدستم وز عشق تو پابستم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من دلق گرو کردم عریان خراباتم
خوردم همه رخت خود مهمان خراباتم
هوش مصنوعی: من لباسهای خود را کنار گذاشتهام و در میخانه به سر میبرم. تمام زندگیام را به میخانه دادهام و حالا مهمان آنجا هستم.
ای مطرب زیبارو دستی بزن و برگو
تو آن مناجاتی من آن خراباتم
هوش مصنوعی: ای مطرب زیبارو، نوا کن و صدایی سر بده، زیرا من در فضایی سرشار از شادی و بیخیالی هستم.
خواهی که مرا بینی ای بسته نقش تن
جان را نتوان دیدن من جان خراباتم
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مرا ببینی، ای کسی که در جسم و ظاهر خود محصور شدهای، نمیتوانی جان من را که در عالم شراب و عشق سرگردان است، مشاهده کنی.
نی مرد شکم خوارم نی درد شکم دارم
زین مایده بیزارم بر خوان خراباتم
هوش مصنوعی: من نه شکمپرستم و نه از درد معده رنج میبرم، از این خوراک و نعمتها دلزدهام و در عوض در مهمانی میخانه هستم.
من همدم سلطانم حقا که سلیمانم
کلی همه ایمانم ایمان خراباتم
هوش مصنوعی: من همراه پادشاه هستم و حقیقتاً مانند سلیمان میباشم. همه ایمان من به از دست رفتهها و خرابات و ویرانیها مربوط میشود.
با عشق در این پستی کردم طرب و مستی
گفتم چه کسی گفتا سلطان خراباتم
هوش مصنوعی: من با عشق در این دنیا شاد و سرمست شدم و گفتم چه کسی است که بگوید من پادشاه دیوانهخانهها هستم.
هر جا که همیباشم همکاسه اوباشم
هر گوشه که می گردم گردان خراباتم
هوش مصنوعی: هر جا که باشم، همراه و همنوا با افراد بینظم و خرابکار هستم. هر کجا که بروم، در نگاریهای مستی و نابسامانی قرار دارم.
گویی بنما معنی برهان چنین دعوی
روشنتر از این برهان برهان خراباتم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که دلیلی که منجر به این ادعا شده، روشنتر از این دلیل نیست و حتی اگر بخواهی چیزی توضیح دهی، باز هم چشمانداز من از زندگی در خرابات است.
گر رفت زر و سیمم با سینه سیمینم
ور بیسر و سامانم سامان خراباتم
هوش مصنوعی: اگر طلا و نقرهام بروند، با دل نقرهایام باقی میمانم، و اگر بینظم و بیسر و سامان باشم، باز هم به وضعیت شلوغ و پرهیاهوی خود ادامه میدهم.
ای ساقی جان جانی شمع دل ویرانی
ویران دلم را بین ویران خراباتم
هوش مصنوعی: ای ساقی، تو جان بخش منی و همچون شمعی هستی که دل ویرانم را روشن میکند. ویرانی دلم را ببین و نگاه کن به خراباتم که در آن زندگی میکنم.
گویی که تو را شیطان افکند در این ویران
خوبی ملک دارد شیطان خراباتم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو به دام شیطان افتادهای و در این دنیای نابسامان، شیطان بر من حکومت میکند و من در این خرابهها به سر میبرم.
هر گه که خمش باشم من خم خراباتم
هر گه که سخن گویم دربان خراباتم
هوش مصنوعی: هر زمانی که ساکت و آرام باشم، در واقع در دل خودم در فضای خوشگذرانی و شرابخانه قرار دارم. و هر زمانی که شروع به صحبت میکنم، انگار که دروازهبان همان فضای خوشگذران هستم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۴۴۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/10/16 00:01
علی یوسفی
مولانا خوانی دکتر عبدلگریم حق این شعر را به خوبی ادا کرده است
1396/10/16 00:01
علی یوسفی
مولانا خوانی دکتر عبدالکریم سروش حق این شعر را به خوبی ادا کرده است
1398/07/16 22:10
سیاوش
خانم پریسا این شعر رو با تار آقای ایمان ورزیری خوندن گویا نام آلبوم (گردایه ) سادگی هست