گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۲

دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا
زین سپس باخود نماند بوالعلی و بوالعلا
عاقبت از مشرق جان تیغ زد چون آفتاب
آن که جان می‌جست او را در خلا و در ملا
آن ز دور آتش نَماید چون رَوی نوری بوَد
همچنان که آتشِ موسی برای ابتلا
الصلا پروانه‌جانان قصدِ آن آتش کنید
چون بلی گفتید اول درروید اندر بلا
چون سمندر در میان آتشش باشد مقام
هر که دارد در دل و جان این چنین شوق و ولا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا
زین سپس باخود نماند بوالعلی و بوالعلا
هوش مصنوعی: یک دولت در همسایگی ایجاد شد و همسایگان را به صلح دعوت کرد، اما در نهایت نه بوالعلی ماند و نه بوالعلا.
عاقبت از مشرق جان تیغ زد چون آفتاب
آن که جان می‌جست او را در خلا و در ملا
هوش مصنوعی: در نهایت، مانند آفتابی که از سمت شرق طلوع می‌کند، کسی که به دنبال روح و زندگی بود، از درون خود به اوج می‌رسد. او در دنیای ظاهری و باطن خود، حقیقت و معنای واقعی را جستجو می‌کند.
آن ز دور آتش نَماید چون رَوی نوری بوَد
همچنان که آتشِ موسی برای ابتلا
هوش مصنوعی: هنگامی که او از دور می‌رسد، همچون نوری نمایان می‌شود، همان‌طور که آتش موسی برای آزمون نشان داده شد.
الصلا پروانه‌جانان قصدِ آن آتش کنید
چون بلی گفتید اول درروید اندر بلا
هوش مصنوعی: پروانه‌های عاشق باید به سوی آن آتش بروند. چون شما در ابتدا گفتید "بلی"، حالا باید در برابر مشکلات و دشواری‌ها رو به جلو بروید.
چون سمندر در میان آتشش باشد مقام
هر که دارد در دل و جان این چنین شوق و ولا
هوش مصنوعی: من مانند سمندری هستم که در دل آتش زندگی می‌کند، و مقام و جایگاه هر کسی که در دل و جان خود شوق و اشتياق اینچنینی دارد، بالاتر از دیگران است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۴۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۴۲ به خوانش آرش خیرآبادی

حاشیه ها

1391/04/13 16:07
Neeknaam

انتهای بیت دوم تصحیح لازم دارد

1392/02/12 10:05
وحیده ایراندوخت

در بیت دوم " در خلا و در م " باید " در خلا و در ملا " درست باشد.