گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۱۵

ز فرزین بند آن رخ من چه شهماتم چه شهماتم
مکن ای شه مکافاتم مکن ای شه مکافاتم
دلم پر گشت از مهری که بر چشمت از او مهری
اگر در پیش محرابم وگر کنج خراباتم
به لخت این دل پاره مگر رحمت شد آواره
مرا فریاد رس آخر که در دریای آفاتم
چو شاه خوش خرام آمد جز او بر من حرام آمد
چه بی‌برگم ز هجرانش اگر در باغ و جناتم
مرا رخسار او باید چه سود از ماه و پروینم
چو شام زلف او خواهم چه سود از شام و شاماتم
چو از دستش خورم باده منم آزاد و آزاده
چو پیش او زمین بوسم به بالای سماواتم
سعادت‌ها که من دارم ز شمس الدین تبریزی
سعادت‌ها سجود آرد به پیش این سعاداتم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز فرزین بند آن رخ من چه شهماتم چه شهماتم
مکن ای شه مکافاتم مکن ای شه مکافاتم
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از زیبایی و جذابیت چهره خود صحبت می‌کند و به نوعی از مخاطب می‌خواهد که از صدمه و آسیب دادن به او پرهیز کند. او احساس می‌کند که تحت تأثیر زیبایی‌اش، ویژگی‌های خاصی دارد و نگران عواقب منفی این زیبایی است. به این ترتیب، او از قدرت و تأثیر خود بر دیگران آگاه است و از کسی می‌خواهد که به او آسیب نرساند.
دلم پر گشت از مهری که بر چشمت از او مهری
اگر در پیش محرابم وگر کنج خراباتم
هوش مصنوعی: دل من از محبتی که در نگاهت وجود دارد، لبریز شده است. چه در کنار جاهای مقدس باشم و چه در میان مکان‌های بی‌خیالی و دور از دیانت.
به لخت این دل پاره مگر رحمت شد آواره
مرا فریاد رس آخر که در دریای آفاتم
هوش مصنوعی: آیا کسی نیست به حال دل پریشان و آسیب‌دیده‌ام رحم کند؟ دیگر از شدت مشکلات و مصیبت‌ها به ستوه آمده‌ام و همین الان به کمک نیاز دارم.
چو شاه خوش خرام آمد جز او بر من حرام آمد
چه بی‌برگم ز هجرانش اگر در باغ و جناتم
هوش مصنوعی: وقتی که شاه زیبای من با وقار و دلربایی به سوی من می‌آید، هیچ چیز دیگری برای من قبول شدنی نیست. حتی اگر در باغ و باغستان‌ها باشم، بدون او احساس بی‌قدری و نبود می‌کنم.
مرا رخسار او باید چه سود از ماه و پروینم
چو شام زلف او خواهم چه سود از شام و شاماتم
هوش مصنوعی: او گفتن که وجود زیبایش چه فایده‌ای دارد، وقتی که هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جای آن را بگیرد. حتی اگر به زیبایی ماه یا ستاره‌ها بروم، به خاطر زلف و چهره او، این‌ها برایم بی‌فایده است.
چو از دستش خورم باده منم آزاد و آزاده
چو پیش او زمین بوسم به بالای سماواتم
هوش مصنوعی: زمانی که از دست او شراب بنوشم، حس می‌کنم که آزاد و رها هستم. اما وقتی که در برابر او احترام می‌گذارم و به خاک زمین بوسه می‌زنم، خود را در اوج آسمان‌ها احساس می‌کنم.
سعادت‌ها که من دارم ز شمس الدین تبریزی
سعادت‌ها سجود آرد به پیش این سعاداتم
هوش مصنوعی: خوشبختی‌هایی که من دارم از شمس‌الدین تبریزی حاصل شده است، این خوشبختی‌ها به قدری ارزشمندند که به پای این نعمت‌ها سجده می‌کنند.