غزل شمارهٔ ۱۳۹۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۳۹۸ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۳۹۸ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۳۹۸ به خوانش نازنین بازیان
حاشیه ها
فاش بنیاد لغت فاحش است
فرق عارف حق با بقیه : خاطر عارف یکپارچه و دور از پریشانی است
عارف راه خود را میرود و راه او نیزاورا بخود راهبری میکند
عاف همیشه احساس سیری میکند
عارف کامل به زیارت کعبه نمیرود و خدا را در آسمان نمی جوید
عارف شاد است آزاد است و با شیطان هیچ معامله ای ندارد
عارف زنده است و با جهان یکی است و احساس یگانگی میکند
ازشاد ترین غزل های رجزی سماعی
موضوع رفتن یا نرفتن به کعبه نیست موضوع بت قراردادن چیزی جز خدااست.
آنچه امین کیخای گرامی گفتند جای بسی تامل دارد.
در زبان انگلیسی نیز واژه bettray به دو معنای خیانت کردن و فاش کردن یا تسلیم دشمن کردن به کار می رود. تو گویی فحشاء از آن جهت زشت و فاحش است که زشتی و ناپسندی با وقاحت تمام قد علم می کند و همگان را به سخره می گیرد که من همینم که هستم. چه خوشتان بیاید چه خوشتان نیاید.
فحشاء خیانت به زیبایی است و تسلیم کردن و قربانی کردن زیبایی به خیل سپاه زشتی.
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
یعنی شرمم نیست از آنچه بسیاری از آن شرم دارند.
از این روست که برای اثبات روی دادن زنا در دادگاه چنان شرایط دشواری نهاده اند چهار شاهد با آن شرایط کذایی!
باید فاش و فاحش بوده باشد دست کم برای چهار نفر. وگرنه فحشا به شمار نمی آید.
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
برو سالیان انجمن شد هزار
سراسر زمانه بدو گشت باز
برآمد برین روزگار دراز
نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
فردوسی گرانمایه دوران شهریاری ضحاک را چنین دورانی وصف می کند. دورانی که راستی و درستی در آن نهان و منزوی و گزند و شر و فحشاء فاش است و به زشتی خود می نازد و می بالد.
آشناست. نه؟
استاد می گفت قدیم اگر کسی بی مایه بود و تو خالی سرش را پایین می انداخت و تواضع می کرد. اکنون قد علم می کند و با افتخار می گوید من به همین بی مایگی ام که می بینید. کاندیدای ریاست جمهوری هم می شود!
در حقیقت به مردم خیانت می کند. و این پیام تلخ را تسلیم دشمن می کند که برآیند نیروهای این سرزمین بهتر از من نداشت تا در معرض دید عموم از جمله دشمنان بگذارد.
پراگنده شد کام دیوانگان
افزون کنم که در اصل معادل دقیق فاش کردن یا فاحش کردن به عنوان ترجمه واژه bettray واژه لو دادن است.
مانند کسی که تا زبانش بسته است یا تریبونی ندارد چندان خود را و وضع حاکم را لو نمی دهد. ولی امان از اینکه نطقش باز شود!
وقتی در شیراز درس می خواندم دو دانشجوی پسر تعریف می کردند که روزی دختری از نوع مکش مرگ ما را در فروشگاه رصد می کردند. به قول امروزی ها در نخ ایشان بودند!
تا اینکه دختر که در حال چشیدن پنیر بود دهان گشود و فرمود :
مززه ی سفتوِ saftow میده!
«مزه سفیداب می دهد»
آن طور که می گفتند بعد از اینکه دخترک خودش را لو داده بود پا به فرار گذاشتند!