غزل شمارهٔ ۱۳۶۲
لجکنن اغلن هی بزه کلکل
دغدن دغدا هی کزه کلکل
آی بکی سنسن کن بکی سنسن
بیمزه کلمه بامزه کلکل
لذ لحبی من حرکاتی
ارسل کنزا للصدقات
خلص روحی من هفواتی
اعتق قلبی من شبکاتی
رفتم آن جا لنگان لنگان
شربت خوردم پنگان پنگان
دیدم آن جا قومی شنگان
گشته ز ساغر خیره و دنگان
صورت عشقی صاحب مخزن
شوخ جهانی رندی و رهزن
آتش جان را سنگی و آهن
هر که نه عاشق ریشش برکن
یا رحمونا منه صبونا
یا رهبونا عز علینا
صدر صدور جاء الینا
بدر بدور بات لدینا
دنب خری تو ای خر ملعون
نی کم گردی نی شوی افزون
ای دل و جانم از کژی تو
وز فن و مکرت خسته و پرخون
لاح صباحی طیب حالی
جاء ربیعی هب شمالی
خصب غصنی ماء زلالی
اسکر قلبی خمر وصال
اطلاعات
وزن: مفتعلن فع مفتعلن فع
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لجکنن اغلن هی بزه کلکل
دغدن دغدا هی کزه کلکل
هوش مصنوعی: در اینجا به نظر میرسد که هیچ چیزی در برابر چشمان ما وجود ندارد، انگار که در حالت بیتوجهی به هر آنچه در اطراف است گرفتار شدهایم. جز زنگ و سر و صدا، چیزی دیگری نمیشنویم و به سختی متوجه جزئیات میشویم.
آی بکی سنسن کن بکی سنسن
بیمزه کلمه بامزه کلکل
هوش مصنوعی: ای کسی که بیفایده و خستهکننده صحبت میکنی، کلمات شیرین و بازیهای زبانی را فراموش کردهای.
لذ لحبی من حرکاتی
ارسل کنزا للصدقات
هوش مصنوعی: به خاطر عشق من، حرکاتی انجام بده که گنجی برای صدقات ارسال شود.
خلص روحی من هفواتی
اعتق قلبی من شبکاتی
هوش مصنوعی: روح من از اشتباهات خالی است و اعتقاد قلبی من به شباهتها و ارتباطهاست.
رفتم آن جا لنگان لنگان
شربت خوردم پنگان پنگان
هوش مصنوعی: به آرامی و با مشکلاتی رفتم و نوشیدنی را با دقت و سنگینی نوشیدم.
دیدم آن جا قومی شنگان
گشته ز ساغر خیره و دنگان
هوش مصنوعی: در آنجا افرادی را دیدم که از شراب شنگ و شاداب شدهاند و به حالت خوابآلود و بیخبر به نظر میرسند.
صورت عشقی صاحب مخزن
شوخ جهانی رندی و رهزن
هوش مصنوعی: عشق چهرهای زیبا و جذاب دارد که میتواند تمام رازها و لطافتهای جهانی را در خود جای دهد، همچنین فردی بازیگوش و فریبنده است.
آتش جان را سنگی و آهن
هر که نه عاشق ریشش برکن
هوش مصنوعی: اگر کسی عاشق نیست، باید بار سنگین دل را به دوش بکشد و رنج عشق را احساس نکند؛ زیرا تنها عشق است که میتواند این آتش درون را خاموش کند.
یا رحمونا منه صبونا
یا رهبونا عز علینا
هوش مصنوعی: ای کاش ما را مورد رحمت قرار دهی، ای کسی که از ما سرپرستی میکنی؛ بر ما سخت گرفتهاید و بر ما سختی میگذرد.
صدر صدور جاء الینا
بدر بدور بات لدینا
هوش مصنوعی: یک چهره درخشان به ما روی آورد، مانند ماه که در شبهای پرنور میدرخشد و در کنار ما اقامت گزید.
دنب خری تو ای خر ملعون
نی کم گردی نی شوی افزون
هوش مصنوعی: ای خر ملعون، تو نه کم میآوری و نه بر تعداد خود میافزایی.
ای دل و جانم از کژی تو
وز فن و مکرت خسته و پرخون
هوش مصنوعی: ای دل و جانم، من از ناپسندی و ترفندهای تو خسته و رنجیدهام.
لاح صباحی طیب حالی
جاء ربیعی هب شمالی
هوش مصنوعی: صبحی خوش و نیکو آغاز شده است، نسیمی دلپذیر از سمت شمال میوزد و حال و هوای بهاری به همراه دارد.
خصب غصنی ماء زلالی
اسکر قلبی خمر وصال
هوش مصنوعی: شاخهای پربار و سرسبز، مانند آبی زلال است که دل مرا به شادی و سرخوشی در میآورد، مانند شراب وصال.