گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۶۱

عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
قد نزل الهم بی یا سندی قم تعال
چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بی‌زوال
یا فرجی مونسی یا قمر المجلس
وجهک بدر تمام ریقک خمر حلال
چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر
خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال
روحک بحر الوفا لونک لمع الصفا
عمرک لو لا التقی قلت ایا ذا الجلال
آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول
آه ز یار ملول چند نماید ملال
تطرب قلب الوری تسکرهم بالهوی
تدرک ما لا یری انت لطیف الخیال
آنک همی‌خوانمش عجز نمی‌دانمش
تا که بترسانمش از ستم و از وبال
تدخل ارواحهم تسکر اشباحهم
تجلسهم مجلسا فیه کؤوس ثقال
جمله سؤال و جواب زوست و منم چون رباب
می زندم او شتاب زخمه که یعنی بنال
تصلح میزاننا تحسن الحاننا
تذهب احزاننا انت شدید المحال
یک دم آواز مات یک دم بانگ نجات
می زند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
قد نزل الهم بی یا سندی قم تعال
هوش مصنوعی: ای عمر، ای یگانه در درجات کمال، اندوه بر من نازل شده است، ای پشتیبانم، بیا و بر سر من فرود آ.
چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بی‌زوال
هوش مصنوعی: به چند و چون های عاشقانه و سخن‌های بیهوده اهمیت نده و خود را بزرگ کن تا بتوانی در دو جهان به مانند عشق جاودانه بمانی.
یا فرجی مونسی یا قمر المجلس
وجهک بدر تمام ریقک خمر حلال
هوش مصنوعی: ای فرج، ماه مجلس، چهره‌ات مانند ماه کامل است و لب‌های تو مانند شراب حلال می‌باشد.
چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر
خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال
هوش مصنوعی: چند بار باید به خاطر دوری و فراق رنج بکشی، به ویژه که فراق می‌تواند تو را به شدت از پا درآورد و از پرواز بازبدارد.
روحک بحر الوفا لونک لمع الصفا
عمرک لو لا التقی قلت ایا ذا الجلال
هوش مصنوعی: ای جانم، دریای وفا، رنگ تو مانند روشنایی خلوص است. عمرت، اگر تقوا نبودی، باید گفت: ای صاحب جلال!
آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول
آه ز یار ملول چند نماید ملال
هوش مصنوعی: ای واژه‌های بی‌جا، ای ناتوانی‌های فکری، وای بر درد و رنجی که از جدایی یار به وجود می‌آید. چه مدت می‌تواند این غم و اندوه را تحمل کرد؟
تطرب قلب الوری تسکرهم بالهوی
تدرک ما لا یری انت لطیف الخیال
هوش مصنوعی: دل انسان‌ها با عشق شاد و سرمست می‌شود و در پی آنجاهایی را درک می‌کند که قابل دیدن نیستند، تو دارای خیال‌های لطیفی هستی.
آنک همی‌خوانمش عجز نمی‌دانمش
تا که بترسانمش از ستم و از وبال
هوش مصنوعی: من او را صدا می‌زنم و از ناتوانی‌اش خبر ندارم، تا اینکه او را از ظلم و عواقب سخت آن بترسانم.
تدخل ارواحهم تسکر اشباحهم
تجلسهم مجلسا فیه کؤوس ثقال
هوش مصنوعی: روح‌هایشان وارد می‌شود و سایه‌هایشان نشسته‌اند، در نشستی که در آن جام‌های سنگین وجود دارد.
جمله سؤال و جواب زوست و منم چون رباب
می زندم او شتاب زخمه که یعنی بنال
هوش مصنوعی: همه سؤال‌ها و جواب‌ها از اوست و من مانند ربابی هستم که او با شتاب بر آن زخمه می‌زند تا بگوید که ناله کن.
تصلح میزاننا تحسن الحاننا
تذهب احزاننا انت شدید المحال
هوش مصنوعی: ترازویمان درست می‌شود، نغمه‌هایمان زیباتر می‌شود و غم‌هایمان از بین می‌رود، تو به شدت در کارها جدی هستی.
یک دم آواز مات یک دم بانگ نجات
می زند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال
هوش مصنوعی: لحظه‌ای صدای دلنشینی به گوش می‌رسد و لحظه‌ای دیگر صدای کمکی و نجات بخش به وجود می‌آید. آن شخص خوشرفتار در وصف حال من و دیگران صحبت می‌کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۳۶۱ به خوانش عندلیب