گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۲۲

ای ظریف جهان سلام علیک
ای غریب زمان سلام علیک
ای سلام تو درنگنجیده
در خم آسمان سلام علیک
دی که بگذشت روی واپس کرد
کای ز هجرت فغان سلام علیک
روز فردا ز عشق تو گوید
زوترم دررسان سلام علیک
گوش پنهان کجاست تا شنود
از جهان نهان سلام علیک
هر سلامی که در جهان شنوی
چون صداییست زان سلام علیک
زین صدا درگذر برابر کوه
تا ببینی عیان سلام علیک
من ز غیرت سلام تو پوشم
تا نداند دهان سلام علیک
چون ببستم دهان سلامت شد
جانب گلستان سلام علیک
ای صلاح جهان صلاح الدین
بر تو تا جاودان سلام علیک

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ظریف جهان سلام علیک
ای غریب زمان سلام علیک
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای ظریفترین موجود در جهان، سلام بر تو ای تنها و غریب در این زمان.
ای سلام تو درنگنجیده
در خم آسمان سلام علیک
هوش مصنوعی: سلام تو آنقدر بزرگ است که نمی‌تواند در مرزهای آسمان جا بگیرد. سلام من به تو نیز در این وسعت معنایی اش، آسمان را در بر می‌گیرد.
دی که بگذشت روی واپس کرد
کای ز هجرت فغان سلام علیک
هوش مصنوعی: دیروز که گذشت، حالا به عقب برمی‌گردد و می‌گوید: آه، از هجرت و دوری‌ام، سلام بر تو!
روز فردا ز عشق تو گوید
زوترم دررسان سلام علیک
هوش مصنوعی: فردا، عشق تو را زودتر از من خبر می‌دهد و سلام و درودم را به تو می‌رساند.
گوش پنهان کجاست تا شنود
از جهان نهان سلام علیک
هوش مصنوعی: گوشی که در خفا قرار دارد کجاست تا صدای سلام و درود از دنیای پنهان را بشنود؟
هر سلامی که در جهان شنوی
چون صداییست زان سلام علیک
هوش مصنوعی: هر سلامی که می‌شنوی، مانند صدایی است که از سلام مخصوصی می‌آید.
زین صدا درگذر برابر کوه
تا ببینی عیان سلام علیک
هوش مصنوعی: از این صدا گذر کن و به دنبالش برو تا در برابر کوه، سلام و درودی را به وضوح مشاهده کنی.
من ز غیرت سلام تو پوشم
تا نداند دهان سلام علیک
هوش مصنوعی: من از روی غیرت و احساس نسبت به سلام تو، آن را پنهان می‌کنم تا دیگران از آن مطلع نشوند.
چون ببستم دهان سلامت شد
جانب گلستان سلام علیک
هوش مصنوعی: وقتی که دهانم را بستم، سلامتی به سوی گلزار آمده و به من درود می‌فرستد.
ای صلاح جهان صلاح الدین
بر تو تا جاودان سلام علیک
هوش مصنوعی: ای صلاح‌الدین، سلام بر تو که صلاح جهان در دستان توست و این سلام تا همیشه با تو باشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۳۲۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/08/05 03:11
همایون

انسان همانطور که با دوست آشنایی و سلام علیک دارد با زمان با جهان و با هستی سلام علیک دارد، یک سر انسان بر گردن خودش است و یک سرش بر گردن دوست و یک سر دیگر دارد که در هستی است، انسان سر های زیاد دارد در دیروز و سرهای زیادی از فردا پیدا میشوند
این باور و این معنی را جلال دین زیاد بکار میگیرد، انسان دارای سرهای زیاد است که جاودان با هم سلام علیک میکنند و با هم کار میکنند با هم معامله و زندگی وشادی و مهرورزی میکنند و مهم تر رازورزی میکنند که با آن هم انسان به بزرگی میرسد و هم هستی آشکار تر و گلستانی تر میگردد