گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۲۳

ای ظریف جهان سلام علیک
ان دائی و صحتی بیدیک
داروی درد بنده چیست بگو
قبله لو رزقت من شفتیک
از تو آیم بر تو هم به نفیر
آه المستغاث منک الیک
گر به خدمت نمی‌رسم به بدن
انما الروح و الفؤاد لدیک
گر خطابی نمی‌رسد بی‌حرف
پس جهان پر چرا شد از لبیک
نحس گوید تو را که بدلنی
سعد گوید تو را که یا سعدیک

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ظریف جهان سلام علیک
ان دائی و صحتی بیدیک
هوش مصنوعی: ای ظریف جهان، به تو سلام می‌فرستم و می‌خواهم که در سلامت و خوشی باشی.
داروی درد بنده چیست بگو
قبله لو رزقت من شفتیک
هوش مصنوعی: بگو راه درمان دلbroken من چیست، ای کسی که بهشتم را از لب‌های تو به دست آورده‌ام.
از تو آیم بر تو هم به نفیر
آه المستغاث منک الیک
هوش مصنوعی: من از سوی تو به سوی خودت می‌آیم و با آه و ناله‌ام از تو در خواست یاری می‌کنم.
گر به خدمت نمی‌رسم به بدن
انما الروح و الفؤاد لدیک
هوش مصنوعی: اگر نتوانم به دیدارت بیایم، بدنی دارم که در اینجا است، اما روح و قلبم متعلق به توست.
گر خطابی نمی‌رسد بی‌حرف
پس جهان پر چرا شد از لبیک
هوش مصنوعی: اگر دعوتی نمی‌رسد و سخنی وجود ندارد، پس چرا جهان از پاسخ‌های مثبت و موافقت پر شده است؟
نحس گوید تو را که بدلنی
سعد گوید تو را که یا سعدیک
هوش مصنوعی: نحس به تو می‌گوید که تغییر کن، در حالی که خوشبختی به تو می‌گوید که تو خوشبختی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۳۲۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/04/08 14:07
حمیدرضا احدی

بنابر روایت افلاکی این غزل، نامه منظومیست که مولانا وقتی شمس الدین تبریزی بدمشق سفر کرده بود نزد وی فرستاده است.